نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 703
هذا جوابي لذاك النذل مرتجلا * أرجو بذاك من الرحمن غفرانا [1] ( به خدايى كه حاجيان به زيارت ( خانه ) او روند سوگند كه تو دروغ گفتى و از روى ضلالت ، مرتكب دروغ و ناروا گشتى ) . ( تو با اين سخن در روز قيامت با آتشى سوزان و شعله ور روبرو خواهى شد و هرگز به مقام تقرب و خشنودى خدا نخواهى رسيد ) . ( بريده باد دستهاى ابن ملجم كه تهيدست و زيانبار گشت و در روز حشر ترازوى عملش از همه سبك تر است ) . ( اين پاسخ عجولانه و موقت من به اين فرو مايه است كه بدان سبب آمرزش خداى رحمن را آرزومندم ) . 5 - عمربن سعدبن ابى وقاص : عسقلانى گويد : وى ساكن كوفه بوده و از پدر خود وابوسعيد خدرى روايت كرده است . . . عجلى گفته : وى احاديثى را از پدرش روايت كرده و مردم هم از او روايت كرده اند و او از تابعان وثقه است ، و او است كه حسين را كشت [2] . در اين كه پس از توثيق او سخن از كشتن حسين عليه السلام به ميان آورده نكته ها نهفته است . 6 - مروابن حكم : عسقلانى گويد : عروة بن زبير گفته : مروان در حديث متهم نيست ، وسهل بن سعد ساعدى صحابى به جهت اعتمادى كه به صداقت او داشته از او روايت كرده است . . . وبخارى احاديث اينان ( يعنى ابوبكربن عبد الرحمن بن حارث وعروه وسهل ساعدى ) از مروان را در صحيح خود آورده است . [3]