نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 689
روايت كرده است . از ابان بن محمد بن ابان بن تغلب روايت شده كه گفت از پدرم شنيدم مى گفت : با پدرم ( ابان ) بر امام صادق عليه السلام وارد شديم ، تا چشم حضرت به او افتاد دستور داد بالشى براى او نهادند و با او دست داد و در آغوشش كشيد و از حال او پرسيد و به او خوشامد گفت . و هر گاه پدرم به مدينه مى آمد مردم گرد او حلقه مى زدند و ستون ( مسجد ) پيامبر را براى او خالى مى كردند . [1] 3 - اصبغ بن نباته : ابن حجر عسقلانى گويد : اصبغ بن نباته تميمى حنظلى ابو القاسم كوفى ، از عمر وعلى وحسن بن على وعماربن ياسر وأبى ايوب روايت كرده است . . . ابن سعد گفته : او شيعى بوده و در روايتش ضعيف شمرده مى شده و رئيس مأموران انتظامى على بوده است . . . ساجى وقرطبى گفته اند : حديث او ناشناخته است . ابن عدى گفته : در بيشتر رواياتى كه از على نقل نموده احدى با او موافقت نداشته و ضعف او آشكار است . جوزجانى گفته : او منحرف است . بزار گفته : بيشتر احاديثى را كه از على روايت كرده غير او روايت نكرده است . عقيلى گفته : او معتقد به رجعت بوده است . ابن حبان گفته : او مفتون دوستى على بوده ، لذا خيال بافى هايى كرده و از اين رو مستحق ترك گرديده است . [2] آرى اين مرد بزرگ جرمى جز دوستى و نزديكى با على عليه السلام نداشته است : حب على كله ضرب * يرجف من خيفته القلب ( دوستى على ضربه اى است كه دل از بيم آن مىلرزد ) . شعبى گويد : ما از على ديده ايم ! با دوستى او دنياى خود را از دست مى دهيم
[1] - سفينة البحار 1 / 7 . [2] - تهذيب التهذيب 1 / 362 ، با تلخيص و تقديم و تأخير مطالب ، و مطالب آينده را نيز به همين ترتيب نقل مى كنيم .
689
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 689