نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 686
افرادى مثل عمران بن حطان و مروان و پسر آن زن نابكار را آورده است . . . امام صادق برگزيده كه آياتى روشنگر در فضل او آمده والامقام ترين مردم عصر خود بود كه حتى يك گناه در عمر خويش مرتكب نشد . ذره اى از ناخن انگشت او با صد تا مثل بخارى برابرى مى كند ) . 2 - ابان بن تغلب : ابن حجر عسقلانى پس از آن كه مدح وتوثيق او را از زبان محدثين نقل مى كند ، گويد : جوزجانى گفته است : او منحرف و مذهبش ناپسند است و مرد مجاهرى ( نسبت به ولايت و دشمنى با خلفا ) بوده است . [1] و گويد : ذهبى ( در ميزان الاعتدال ) در شرح حال ابان بن تغلب گفته است : اگر پرسند : چگونه توثيق يك نفر اهل بدعت جايز است در صورتى كه معناى ثقه بودن عدالت و اتفاق نظر داشتن است ؟ و او با اين كه اهل بدعت بوده چگونه مى تواند عادل باشد ؟ پاسخ آن است كه : بدعت دو قسم است : بدعت كوچك و بدعت بزرگ . بدعت كوچك مانند غلو در تشيع يا تشيع بدون غلو و گرمى است ، و اين صفت در بسيارى از تابعين و پيروانشان وجود داشته با آن كه همگى اهل دين و پرهيزكارى و راستگويى بوده اند ، و اگر بنا بر رد حديث اينان گذارده شود جمله اى از آثار نبوى از ميان مى رود و اين مفسده روشنى است . اما بدعت بزرگ رفض كامل ( نسبت به خلفا ) وغلو ( در تشيع ) و فرو آوردن مقام ابو بكر وعمر - رضى الله عنهما - و دعوت بدين امر است . چنين كسانى حديثشان پذيرفته نيست و كرامتى ندارند . و نيز فعلا در ميان اين قسم مردى راستگو و قابل اعتماد سراغ ندارم بلكه دروغ وتقيه ونفاق رويه آنهاست ، و چگونه مى توان از چنين كسى حديث پذيرفت ؟ هرگز و هرگز ! بنابر اين شيعى غالى در زمان گذشتگان و در عرف آنان كسى بوده است كه از عثمان و زبير و طلحه و