نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 66
طلبد ، فرمود : خواهم خواست . سپس برخاست و نماز گزارد ، چون دست به دعا برداشت ، گوش فرا دادم ، مى گفت : خداوندا ! به حق على در نزد خودت على را بيامرز ! گفتم : اى رسول خدا اين چه دعايى است ؟ فرمود : مگر از تو گرامى تر نزد خدا هست كه او را به درگاه خدا شفيع سازم ؟ ! [1] در اينجا نظر خواننده را جلب مى كنم به اين نكته كه جزء يك چيز هرگز از اصل آن جدايى نمى پذيرد و اگر آن را جدا كنند باز هم جزء آن محسوب مى گردد . 10 - رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : نسبت على با من چون سر با بدن من است . [2] علامه مناوى در شرح آن گويد : اين سخن مبالغه در شدت اتصال و پيوند آنها با يكديگر است . 11 - و نيز فرمود : على از من است و من از على ، و كسى از سوى من پيامى نرساند جز خودم يا على . مناوى در شرح آن گويد : يعنى در اختصاص و محبت و ديگر چيزها با يكديگر اتصال و پيوند داريم . حرف ( من ) در اينجا من اتصاليه ناميده مى شود ، گويند ( فلانى از فلانى است ) بدين معناست كه گويى قسمتى از وجود او با ديگرى يكى است به جهت آميختگى آنها به يكديگر . . . و ظاهرا بايد مى فرمود : ( كسى جز على از سوى من نمى رساند ) و اين كه كلمه ( خودم ) را هم آورد براى تأكيد معناى اتصال است . [3] 12 - على عليه السلام فرمود : نسبت من با احمد صلى الله عليه و آله و سلم نسبت كف دست با دست ، و
[1] - شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد / 316 . [2] - فيض القدير ، علامه مناوى 4 / 357 . [3] - همان .
66
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 66