نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 412
( و در خيبر اگر همه ثوابت تا مركز خود ميخ آن بودند باز هم از جا كنده مى شد ) . ( همه جانهاى عالميان فدايت ، ثنايى را از من بپذير كه ساكنان عالم بالا تا حال مانند آن را نشنيده اند ) . و نيز گويد : يا أبا الأوصياء أنت لطه * صهره وابن عمه وأخوه إن لله في معانيك سرا * أكثر العالمين ماعلموه أنت ثاني الاباء في منتهى الدور * وآباؤه تعد بنوه خلق الله آدما من تراب * فهو ابن له وانت أبوه [1] ( اى پدر اوصيا ، تو داماد و پسر عمو و برادر حضرت طاهايى ) . ( خدا را در وجود تو رازى نهفته است كه بيشتر عالميان از آن بىخبرند ) . ( تو در انتهاى دايره خلقت ( قوس صعود ) دومين پدرى هستى كه پدرانت فرزندانت به شمار مى آيند ) . ( خداوند آدم را از خاك آفريد ، پس او فرزند خاك است و تو پدر خاك ( زيرا ابو تراب هستى ) . ابن ابى الحديد [2] لقد فاز عبد للوصى ولائه * وإن شابه بالموبقات الكبائر وخاب معاديه ولو حلقت به * قوادم فتخاء الجناحين كاسر هو النبأ المكنون والجوهر الذي * تجسد من نور من القدس زاهر