نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 375
و وارث علم المصطفى وشقيقه * اخا ونظيرا في العلى والاواصر ( و او وارث علم پيامبر مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم و برادر و همسان او در همه والايى ها و ويژگيهاى او است ) . و در قصيده هفتم گويد : يا برق ان جئت الغرى فقل له * اتراك تعلم من بارضك مودع فيك ابن عمران الكليم وبعده * عيسى يقفيه واحمد يتبع بل فيك جبرئيل وميكائيل واسرافيل * والملاء المقدس اجمع بل فيك نورالله جل جلاله * لذوى البصائر يستشف ويلمع فيك الامام المرتضى فيك الوصى * المجتبى فيك البطين الانزع ( اى برق ، چون به سرزمين نجف رسيدى به آن بگو : آيا مى دانى چه كسى در تو مدفون است ؟ موسى بن عمران كليم الله و پس از او عيسى و پس از وى احمد صلى الله عليه و آله و سلم در تو نهانند . بلكه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و همه فرشتگان عالم مقدس بالا در تو نهفته اند . بلكه نور خداى ذوالجلال كه براى بينندگان مى درخشد وتلألؤ دارد است . در تو امام مرتضى ، در تو وصى برگزيده مصطفى ، در تو آن مرد پر از علم و بركنده از شرك و كفر خفته است ) . منظور از آن كه همه فرشتگان و پيامبران در تو نهفته اند آن است كه على عليه السلام حاوى همه فضائل آنهاست . هذا ضمير العالم الموجود عن * عدم و سر وجوده المستودع ( اين باطن عالمى است كه از كتم عدم به وجود آمده و سر پنهان وجود آن است ) . سر وجود عالم همان مصالحى است كه در ايجاد آن به سبب و به خاطر محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم نهفته است . هذا هو النور الذى عذباته * كانت بجبهة آدم تتطلع
375
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 375