نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 165
على ، دوست نمى دارد تو را جز مؤمن ، و دشمن نمى دارد تو را مگر ناپاك زاده ) . زنى آب به دست بيرون آمد و گفت : سرورم ! تو را به خدا آنچه گفتى برايم بازگو . گفتم : حديثى بود از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه نيازى به ذكر آن نيست . او مجددا درخواست كرد و من روايت را برايش خواندم . گفت : سرورم ! به خدا سوگند كه اين خبر راستى است ، اين دو كودك فرزندان منند ، آن يكى كه على عليه السلام را دوست مى دارد پاكزاده است ، و آن كه دشمن على است در حال حيض به او باردار شدم ، پدرش نزد من آمد و در حال حيض به زور با من درآميخت و من به اين فرزندى كه على عليه السلام را دشمن مى دارد باردار گشتم . [1] فنجكردى نيشابورى گويد : اذا ذكرت الغر من هاشم * تنافرت عنك الكلاب الشاردة فقل لمن لامك في حبه * خانتك في مولدك الوالدة [2] ( هر گاه ياد آن بزرگمرد بنى هاشم كنى سگان ولگرد ( دشمنان على ) از تو مى گريزند ) . ( به آن كه تو را در دوستى او سرزنش مى كند بگو : مادرت در زادن تو به تو خيانت كرده است ) . شاعر ديگر گويد : حب علي بن أبي طالب * فرض على الشاهد والغائب وام من نابذه عاهر * تبذل للنازل والراكب [3] ( دوستى على بن ابى طالب بر حاضر و غائب واجب است . مادر دشمن على
[1] - بحار الانوار 39 / 287 به نقل از كشف اليقين علامه حلى رحمه الله . [2] - همان 2 / 321 . [3] - بحار الانوار 39 / 325 .
165
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 165