نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 754
فصل 15 اخلاص امام على عليه السلام 1 - ابن شهر آشوب گويد : وقتى اميرمؤمنان عليه السلام بر عمرو بن عبدود دست يافت او را ضربت نزد و نكشت ، او به على عليه السلام دشنام داد وحذيفه پاسخش داد ، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : اى حذيفه ساكت باش ، خود على سبب درنگش را خواهد گفت . آن گاه على عليه السلام عمرو را از پاى در آورد . چون به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيد پيامبر سبب را پرسيد ، على عليه السلام عرضه داشت : او به مادرم دشنام داد و آب دهان به صورتم افكند ، من ترسيدم كه براى تشفى خاطرم گردن او را بزنم ، از اين رو او را رها كردم ، چون خشمم فرو نشست او را براى خدا كشتم . [1] 2 - علامه مجلسى رحمه الله گويد : صبحگاهى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به مسجد آمد و مسجد از جمعيت پر بود ، پيامبر فرمود : امروز كدامين شما براى رضاى خدا از مال خود انفاق كرده است ؟ همه ساكت ماندند ، على عليه السلام گفت : من از خانه بيرون آمدم و دينارى داشتم كه مى خواستم با آن مقدارى آرد بخرم ، مقدادبن اسود را ديدم و چون اثر گرسنگى را در چهره او مشاهده كردم دينار خود را به او دادم . رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : ( رحمت خدا بر تو ) واجب شد .