خداوند از زبان هابيل فرزند آدم نقل مىفرمايد كه در جواب برادرش قابيل ، كه أو را تهديد به قتل كرد ، گفت : اگر تو دست به سوى من دراز كنى كه مرا بكشى من دست به سوى تو دراز نمىكنم ، براي اين كه من از خداى رب العالمين مىترسم . و قال : * ( وَاتَّقُونِ يا أُولِي الأَلْبابِ ) * [1] . اى صاحبان عقل از من بترسيد . و الآيات في ذلك كثيرة يعتبر بها و يتفكر فيها من أسعده الله تعالى بالتذكرة و أيقظه بالتّبصرة و لم يخلد إلى الأمانيّ و الكلام به فان قوما غرتهم امانى المغفرة و العفو و خرجوا من الدنيا بغير زاد مبلغ و لا عمل نافع فخسرت تجارتهم و بارت صفقتهم و بدا لهم من الله ما لم يكونوا يحسبون فنسأل الله توفيقا و تسديدا يوفقنا به من الغفلة و يرشدنا إلى طريق الهدى و الرّشاد . آيات در اين مورد بسيار است كه هر كس خدا به أو سعادت داد از آنها عبرت مىگيرد و در آنها فكر مىكند و ياد آور مىشود آن كس كه خدا أو را از خواب غفلت بيدار كرد و به أو بينايى داد و در آرزوهاى دائمي باقي نماند و به آرزو كلام نگفت . پس به درستى كه دسته اى به آرزوى مغفرت و عفو مغرور شدهاند و از دنيا خارج مىگردند بدون توشه اى كه آنها را به منزل برساند و بدون عملي كه براي آنها نفعي داشته باشد . پس تجارت آنها با ضرر توام و معاملهء آنها بدون بهره است . و ظاهر شود براي آنها از خدا آنچه كه گمان نمىبردند . پس از خدا توفيق مىخواهم كه ما را از غفلت