نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 446
حكمش استوار و عملش پايدار و امرش ماندگار و بندگانش با وجود كيفرهايش به او اميدوار و با وجود نعمتها و بخششهايش ، از او ترسانند . پاسخ على عليه السّلام به سؤال ذعلب ذعلب پرسيد : يا على عليه السّلام به سبب چه چيز خدا را شناختهاى ؟ فرمود : به شكستن تصميمها و فروكش همتها و كوششها ، زيرا وقتى بر كارى مصمم شدم قضا و تقدير او با من مخالفت كرد ، لذا دريافتم كه ، غير از وجود خودم ، مدبر ديگرى دارم ، كه ميان من و تصميم من حايل مىگردد . پرسيد : چرا شكر نعمتهايش را به جا مىآورى ؟ فرمود : چون بلاهايى را مىبينم كه از من برمىگرداند ، و ديگرى را به آنها مبتلا مىسازد ، و مرا مشمول احسان خود مىگرداند ، پس درك مىكنم كه به من احسان كرده و بر من نعمت داده است ، لذا شكر او را به جا مىآورم . پرسيد : چرا ديدار او را دوست دارى ؟ فرمود : چون مىبينم كه دين فرشتگان و پيامبرانش را برايم برگزيده ، لذا در مىيابم كه مرا اكرام كرده و خانهء كرامت خود را برايم برگزيده ، اين است كه مشتاق ديدارش مىباشم . [1] و فرمود : هر كس خدا را به اين معنا عبادت كند كه جسم است يا صورت ، كافر است [2] و كسى كه فقط لفظ ( الله ) را عبادت نمايد ، غير خدا را عبادت
[1] قال على عليه السّلام : قد اختار لى دين ملائكته و رسله فعلمت انّه قد اكرمنى و اختار لى دار كرامته فاشفقت الى لقائه . [2] علَّامه شعرانى : بايد دانست كه هر كس در توحيد نظر حق را نپذيرفته باشد ، كافر نيست ، مثل اهل سنت و كسانى كه رؤيت را جايز مىدانند و صفات زايد را قبول دارند و معتزله صفت را نفى مىكنند و عوام صوفيه معتقد به حلول هستند ، زيرا ملازمهء ميان اينها و پروردگار از امور مخفيه است و غير اهل تحقيق نمىتوانند به آنها دستيابند و فقها نسبت به ارتداد مجسمه و قائلين به حلول اختلاف نظر دارند و آنچه در احاديث آمده كه اينان كافرند ، مراد اين است كه بر خلاف حق هستند نه اينكه كافرند و اين معنا نظير روايت : لا يزنى الزانى و هو مؤمن حين يزنى و من لا حياء له لا ايمان له است .
446
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 446