نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 254
سپس فرمود : وسايل نوشتن به همراه دارى ؟ گفتم : بلى ، فرمود : بنويس : [1] از تنهايى شكوه مكن و در اين زمان به آن انس بگير ، زيرا دوستان تباه گشتهاند ، و دوستى جز تملَّق به زبان ، يافت نمىگردد و اگر به آنچه در دل دارند بنگرى ، خواهى ديد كه پر از زهر سياه است و به اندك چيزى مرارت و تلخى را به تو مىنوشانند و آزارت مىدهند . عزلت در حقيقت كنار گذاشتن امور و كارهاى زشت است كه : انسان بتواند علوم و معارف و فقه [2] را بياموزد و دين را روى مبنا و پايهء درستى قرار دهد كسى كه عزلت را انتخاب كرده ، بهتر است خود را به ذكر و ياد خدا و تفكَّر در صنايع و آفريدههاى او مشغول نمايد ، و گر نه گوشهگيرى ، او را به گمراهى و فتنه مىكشاند . و بايد مقدارى علم و آگاهى داشته باشد ، تا بتواند وسوسههايى كه در دلش پيدا مىشود و يا شيطان به او القاء مىكند ، از خود دفع نمايد . شكَّى نيست كه خير دنيا و آخرت در گوشهگيرى و بريدن از تعلَّقات دنيوى است و شرّ دنيا و آخرت براى انسان ، در توجّه داشتن به دنيا و معاشرت و آميزش با مردم است و خاموشى رأس و ريشهء خوبيهاست . يكى از بزرگان گفت : شبى يكى از ائمهء معصومين عليه السّلام را در خواب ديدم كه مىفرمود : گوشهگيرى نعمت است ، اما مردم از آن ابا دارند ، و مقام و موقعيّت فتنه و بيچارگى است ، ولى همه به دنبال آنند ، و ثروت فتنه و همه آرزوى آن را
[1] < شعر > لا تجزعنّ لوحدة و تفرّد و من التفرّد في زمانك فازدد فسد الاخاء فليس ثمة اخوة الَّا التملَّق باللسان و باليد و اذا نظرت جميع ما بقلوبهم ابصرت سمّ نقيع ثمّ الاسود فاذا فتشت ضميره من قبله وافيت عنه مرارة لا تنفد < / شعر > [2] علَّامه شعرانى : و علوم معارف يعنى : اصول دين و عمل در اينجا يعنى : فقه .
254
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 254