گرفتار بجدائى و دورى دوست ديگر ميشوم . 3 - پس هر گاه سالها گذشت از عمر تو و دوستانت براى كوچ كردن تو اولين كوچكننده اى . باب پنجم ترك دنيا از نبى اكرم صلَّى الله عليه و اله روايت شده كه همانا مردم در دنيا ميهمانانند و هر چه در دست آنان است عاريه باشد همانا ميهمان كوچكننده است عاريه هم بصاحبش برميگردد ، آهاى مردم همانا دنيا متاعست آماده كه از آن نيك و بد ميخورد ولى آخرت وعده ايست راست كه در آن روز فرمان ميدهد پادشاهى دادگر غالب پس خدا رحم ميفرمايد به هر كس كه بنفس خويش نگاهى كند و آمادهء براى شب اول قبرش باشد و ريسمانش را بر گردنش افكنده باشد پيش از آن كه مرگ او برسد و آرزويش را قطع كند ندامت و پشيمانى برايش فايده اى ندارد . حضرت امام حسن عليه السّلام فرموده : هر كس دنيا را دوست بدارد بيم آخرت از دل او برود و آن كه حرص و آزش در دنيا زياد باشد بهره اى جز دورى از دنيا ندارد و نيز خشم خدا بر او زياد گردد ، انسان آزمند نادان است ولى پارسا قانع است هر دوى اينها خوردنشان يكسان است چيزى از روزى آن دو كاسته نمىشود پس براى چه شتاب در آتش كنيد ، خير و خوبى تمامش در يك ساعت شكيبائى و صبر است كه موجب و سبب آسايش دراز و خوشبختى فراوانى مىشود .