نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 402
ميترسيد و مانند دو مرد كه بيك خانه اى وارد ميشوند يكى از آن دو ميداند كه پادشاه بر در آن خانه ايستاده و نزديك باوست كاملا ادبش را نيكو ميكند و كارى نميكند كه سلطان ناراحت شود و مرد ديگر نميداند كه سلطان نزديك اوست پس بىادبى ميكند و كارهائى انجام ميدهد كه مناسبت با حضور شاه ندارد . و همين طور است كسى كه عارف بخداست زيرا كه او خدا را در تمام حالات حاضر و نگران رازها و كردارش مىبيند پس او با اين شرائط مؤدب و از خدا ترسانست و كاملا مراقبت كارهايش را براى خدا ميكند ولى كسى كه جاهل است و معرفت و شناسائى بپروردگارش ندارد ازين حالت خارج است و اسب نادانى را سوار شده بدين جهت ميگوئيم اگر گنه كار عقيده داشته باشد هنگامى كه مرتكب گناه مىشود همانا خداى تعالى او را مىبيند مسلم او جاهل و نادانست زيرا كه خدا را درين حال پستترين نظركنندگان قرار داده و اگر عقيده اش اين باشد كه خدا هنگام انجام دادن گناه او را نمىبيند مسلم او كافر است پس هر دو امر خطريست بزرگ و كارى بزرگتر و شكى نيست كه معرفت خدا سبب خوف و حياء از خداست . و از نشانههاى عارف با لله اين است كه خاطر آسوده از علاقههاى دنيائى و غمها باشد و هميشه بياد آخرت و هولهاى قيامت باشد مرد عارف بچيزى كه از دست داده افسوس نمىخورد مگر بر آنچه كه از ذكر خدا از او فوت شده زيرا او هميشه خدا را در نظر دارد پس تاسف نميخورد با وجود خدا به هيچ چيز زيرا كه او جز خدا همه چيز را بچشم نابودى مىبيند پس چطور بچيزى كه فانى و نابود شود
402
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 402