نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 241
بنويسى عرضكردم بلى فرمود بنويس آنچه را كه ميگويم : سپس فرمود : < شعر > لا تجزعنّ لوحدة و تفرد و من التفرد في زمانك فازدد فسد الاخاء فليس ثمة اخوة الا التملق باللسان و باليد و اذا نظرت جميع ما بقلوبهم ابصرت ثم نقيع سم الاسود فاذا فتشت ضميره من قلبه وافيت عنه مرارة لا تنفد < / شعر > 1 - از تنهائى و گوشه نشينى جزع مكن و از تنهائى و گوشه نشينى خود توشه برگير . 2 - برادران فاسد شدند و در آنجا برادرى نيست جز چاپلوسى و تملق بوسيلهء دست و زبان . 3 - اگر بدلهاى تمامشان نگاه كنى در آن دلها خواهى ديد زهرهاى كشنده ى مار سياه . 4 - پس هر گاه بازجوئى كنى از دلش ناراحتى تمام نشدنى خواهى ديد . و كناره گيرى در واقع دورى از صفتهاى نكوهش شده و بد است و چيزيست كه بواسطه آن علوم و معارف دينى بدست مىآيد كناره مىكند بعد اساس دينش را بر پايه ى استوارى بنا ميكند و براى كسى كه از مردم دورى ميكند سزاوار است كه سرگرم ذكر خدا باشد و انديشه كند در آفريدههاى خدا و گر نه گرفتار بلا و فتنه خواهد شد . اگر چنين شد در پيش او دانشى ميباشد كه وسوسههاى شيطان را از او دور كند و شكى نيست كه درين هنگام خير دنيا و آخرت
241
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 241