آخرين بحث مرحوم لارى ، در رساله قانون در اتحاد ملت و دولت ، بيان فرق دولت مشروطهء مشروعه با دولت استبداديه است . كه تفاوتهاى دو نظام را به شكل اجمالى توضيح مىدهد . باز هم اهمّ مباحث وى را مىتوان به شكل زير دسته بندى و تسهيل كرد : 1 - فرق مشروطه مشروعه و مستبده ، فرق اسلام با كفر ، حلال و حرام ، حق و باطل و بهشت و دوزخ است . 2 - تمام اسلام و ايمان و جنان و روح و ريحان و رضا و رضوان ناشى و منتهى به سلطان عدل و احسان و بركت قرآن و امام زمان است ، چنانچه تمام كفر و كفران و نقص و نقصان ، راجع و مرجوع و ناشى و منتسب و منتهى به ظلم و عدوان و جور و طغيان است . به همين دليل است كه سلطان عادل شريك در عبادت و صلاح تمام عباد و صلحاء است و سلطان ظالم ، شريك در كفر و فسق تمام كفره و فسقه است . قبلا گفتيم كه مشروطيت مورد نظر مرحوم لارى كه او از آن به عنوان مشروطه مشروعه ياد مىكند با مشروطه موجود متفاوت است . او على رغم اين تفاوت ، مشروطه موجود را مورد تأييد قرار مىدهد . و به صرف تفاوت آرمان و واقعيت ، واقعيت را محكوم نمىكند . وى درست با توجه به همين واقع گرايى است كه در تتمّهء آخرين بحث خود به تفاوت مشروطه مشروعه آرمانى خود با مشروطه موجود اشاره مىكند و در قالب سخنان زير مشروطه موجود را مورد تأييد قرار مىدهد : « ايقاظ و تنبيه و عبرت و تجربه و حجت بالغه و محجهء قاطعه اين است كه