امم بر وجه اتمّ و اعم و ادوم و اقوم از سلاطين عالم يجرى فيهم مجرى الدّم في العروق [1] اقتدار و انتمار [2] از هر جهت . و اما حلَّا في أحد الوجوه على سبيل منع الخلوّ . منها : اين كه اقتدار و استمرار و سلطنت كفار نيست مگر بر خصوص كفار و اشرار خبيث بى صاحب و بى ملَّت امثال خود ازابل نه بر اخيار ابرار مسلمين صاحب دار مثل پروردگار عزيز جبّار و والى دار مثل ائمهء اطهار و صاحب كار چنانچه فرموده * ( إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ ) * [3] * ( إِنَّما سُلْطانُه عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَه وَالَّذِينَ هُمْ بِه مُشْرِكُونَ ) * [4] * ( أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا ) * [5] و من المعلوم اين كه كشتن هزار كلب هراش [6] و عقور [7] بى صاحب هيچ نقلى نيست و مورد مؤاخذه كسى نيست ، به خلاف كشتن يك كلب معلم و يك سگ پاسبان كه مورد هزار مؤاخذه و ديه سلطان است . و منها اين كه اقتدار و استمرار سلطنت باطلهء كفار از باب امهال [8] و انظار [9]
[1] هم چون خون در رگها ، از ايشان جريان مىيابد . [2] انتمار : پلنگى كردن . [3] حجر / 42 - بى شك بندگان من از قريب تو مفتون نمىشوند و تو را بر آنان سلطه نخواهد بود . [4] نحل / 100 - نفوذ شيطان بر سر آن كسانى است كه او را مولاى خود گرفتهاند و از او فرمان مىبرند و بر سر آن كسانى است كه به اطاعت و پرستش شيطان مشرك شدهاند . [5] مريم / 83 - ما شيطانها را بر سر كافران فرستادهايم تا دلهايشان را از كينه به جوش آورند . [6] هراش : هار . [7] عقور : گاز گيرنده ، هار . [8] امهال : مهلت دادن . [9] انظار : مهلت دادن .