غير متناهيه صورت و سيرت اهل اسلام والا مقام و اكسير اتمّ باطن شريعت خير الانام ، عليه الصلاة و السلام ، چنانچه استيلا اعراب على خرق العادة و العجائب بر تمام مشارق و مغارب و ملوك اكاسره و جبابره در مدّت ششصد سال بعد از هجرت نشد و نمىشد مگر به واسطهء باطن شريعت و مدد و امداد شورى و مشورت با والى ملَّت و امام امّت عليه السّلام . چنانچه انقراض دولت و زوال سلطنت بعد از آن نشد و نمىشود ، از ايشان تا كنون مگر بعد از جفاء امّت در اخفاء امامت و اطفاء نور هدايت به طول هجرت و غيبت حضرت حجت عليه السلام و شورى و مشورت خواجه نصير ملَّت . و هم چنين دوام سلطنت صفويّه از بركات علماء مليّه و ترويج مذهب عدليّة اماميه در مدت مديد پانصد سال ، در نهايت اقتدار و اعتدال و عدم عروض زوال و انتقام مگر بعد از تغيير كلى حال و احوال به سوء الفعال و تسليط عمّال جهّال و افاغنه ضلال بر حال و مال مسلمانان . چنانچه تسلَّط روسيّين بر اطراف ثغور مسلمين به واسطهء مخالفت سيد المجاهدين [1] و اقتدار به جفاى كوفيّين . چنانچه دوام مدت سلطنت شاه شهيد نبود مگر از حسن عقيدت به اهل شريعت ، خصوصا در اوايل سلطنت به نشر صندوق عدالت در تمام مملكت و قمع بابيّه و دفع شيخيّه و رفع دخانيّه و منع كفّار از مداخلهء در كار .
[1] اشاره است به آيت اللَّه سيد محمد مجاهد كه در آستانه جنگهاى دوره دوم ايران و روس ، فتواى جهاد عليه روسها داد و خود نيز در جبههها حضور يافت . مؤلف محترم تلويحا شكست ايران در جنگهاى مذكور را به دليل مخالفت با مرحوم آيت اللَّه مجاهد دانسته و عدم يارى او را به جفاى كوفيان نسبت به امام حسين عليه السّلام تشبيه مىكند .