responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 155


وفات آن جناب بود و هر گاه ضمّ شود به معجزات آن جناب معجزات و كرامات [1] صادره از اولاد و اتباع آن جناب حيّا و ميّتا اتّفاق جميع در امامت آن



[1] كرامات و اخبار غيبى آن حضرت بسيار است كه بعضى صاحب منتهى الآمال و بعضى ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه و اندكى شارح تجريد و ديگران نقل كرده‌اند از جمله بينا نمودن دخترى كه به وسيله آبله نابينا شده بود ، سخن گفتن با مار در منبر كوفه كه گويند از حكَّام جنّ بوده است - كندن در خيبر كه هفتاد نفر از باز گرداندن آن عاجز بودند و . . فقراتى از اخبار غيبى آن حضرت در نهج البلاغه بيان شده و ابن ابى الحديد در جلد دوم شرح نهج البلاغه تحت عنوان « اخبار وارده از شناخت على عليه السّلام به امور غيبى » مباحثى را طرح نموده و صفحاتى به اين مطلب اختصاص داده است از جمله اخبار غيبى امير المؤمنين در بارهء حبيب بن حمار - حجّاج - عمرو بن حمق - جويريه ميثم تمّار و . . ( براى اطلاع بيشتر ر . ك به ابن ابى الحديد - شرح نهج البلاغه به تحقيق محمّد ابو الفضل ابراهيم ج 2 ص 286 - 297 و علَّامه حلَّى - شرح تجريد الاعتقاد ترجمه ابو الحسن شعرانى ص 520 ) 2 ) گزينش سه آيه زكات ( آيه ولايت ) ، تطهير و مباهله از ميان آيات بسيار زيادى كه در شأن على عليه السّلام نازل شده نشانگر دقّت خاص مؤلَّف معظَّم است زيرا در آيه اوّل با صراحت تمام به اثبات ولايت مىپردازد و در آيه دوّم هر گونه پليدى از اهل بيت دور مىنمايد و عصمت آن بزرگواران را كه على عليه السّلام در ميان آنان است به اثبات مىرساند و در آيه سوم على عليه السّلام را عين وجود پيغمبر مىداند . نكته ديگر اين كه اين سه آيه از جمله آياتى است كه اكثر علماى اهل سنّت در شأن على عليه السّلام ذكر كرده‌اند . صاحب الميزان در بحث روائى پس از ذكر منابع شيعه منابع اهل سنّت را ذكر نموده و توضيحات كامل مىدهد از جمله از ابن مغازلى شافعى در مناقب ، حافظ ابى نعيم اصفهانى از زبير ، موسى بن قيس حضرمى از سلمة بن كهيل و . . ( براى اطلاع بيشتر ر . ك به سيد محمّد حسين طباطبايى الميزان فى تفسير القرآن - ترجمه سيّد محمّد باقر موسوى همدانى ج 11 ص 11 - 43 ) آيه ولايت يا آيه زكات آيه 55 سوره مائده است كه مىفرمايد : * ( « إِنَّما وَلِيُّكُمُ الله وَرَسُولُه وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ راكِعُونَ » ) * . منحصرا ولى شما خدا و رسول اوست كسانى كه ايمان آورده اقامه نماز مىنمايند و زكات مىپردازند در حالى كه در ركوع مىباشند . شأن نزول آيه بر اساس آن چه مفسّران و محدّثان ذكر كرده‌اند اين است : سائلى وارد مسجد شد و در خواست مساعدت نمود كسى به او كمكى نكرد على عليه السّلام در حالى كه مشغول ركوع بود با اشاره فقير را بسوى خود جلب نمود تا انگشترى را از دست او در آورد وسائل چنين كرد و به دنبال كار خويش رفت . خبر به پيامبر رسيد ، رسول خدا از خدا درخواست فرمود كه همين طور كه براى موسى از خاندان خودش وزيرى معيّن فرمودى براى من نيز از اهل بيتم وزيرى معيّن فرما ، ناگاه فرشته وحى نازل و آيه ياد شده را براى رسول خدا آورد . ( براى اطَّلاع بيشتر ر . ك به جعفر سبحانى الهيّات ص 394 ) حاكم حسكانى در شواهد التّنزيل از ابن عبّاس - انس - محمّد بن حنفيّه - عطاء بن السّائب - ابن جريح - عمّار ياسر - جابر بن عبد الله انصارى - مقداد - ابو ذر غفارى بطرق مختلف روايت كرده كه آيه در شأن على عليه السّلام است و مجموع روايات حدود 30 صفحه كتاب را به خود اختصاص داده است . ( حاكم حسكانى - شواهد التّنزيل ج 1 ص 209 - 245 ) زمخشرى در كشاف ذيل آيه فوق مىنويسد : اين آيه در بارهء على عليه السّلام نازل شده در حالى كه در ركوع بوده و انگشترش را به سائل داده است و اگر گفته شود چگونه در شأن على است در حالى كه لفظ جمع است پاسخ مىدهيم كه اين نمونه‌ها مىآيد تا عاملى براى ترغيب ديگران به اين عمل ارزشمند شده و انسانها را به نيكى و احسان و تفقّد به فقرا ترغيب نمايد . ( محمود بن عمر زمخشرى - كشّاف مكتب الاعلام و الاسلامى قم - چاپ اوّل 1414 ج 1 ص 649 ) صاحب مراجعات پيرامون آيه فوق الذّكر در 5 نامه مطالب را به تحليل مىكشد كه بخاطر اطاله كلام از آوردن آن صرف نظر شد علاقمندان را به نامه چهل تا چهل و چهارم مراجعات ارجاع مىدهيم . 2 - آيه تطهير ( انّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت يطهّركم تطهيرا ) احزاب 33 خداوند اراده فرموده كه از شما اهل بيت ( هر گونه ) رجس و پليدى را بزدايد و به طهارت واقعى برساند . اين آيه بنا به روايات رسيده از سنّى و شيعه پيرامون پنج تن از معصومين « رسول خدا - على عليه السّلام - فاطمه سلام الله عليها حسن و حسين عليهما السلام » نازل شده است . علامه طهرانى مىنويسد « حنفى و مالكى و شافعى و حنبلى اين آيه را راجع به اصحاب كساء مىدانند » سپس مىافزايد رواياتى كه در « غاية المرام » در اين مسأله نقل شده است ، مجموعا 75 روايت است . چهل و يك روايت آن از طريق عامّه است و منتهى مىشود به ام سلمه - عايشه - ابو سعيد خدرى و سعد وقّاص و . . » ( سيّد محمّد حسين طهرانى - امام شناسى تهران انتشارات حكمت - چاپ اول 1404 ج 3 ص 1 - 142 ) از مفسرين عامّه سيوطى در الدر المنثور ، طبرى در تفسير ، واحدى در اسباب النّزول و ثعلبى آن را ذكر كرده‌اند . ( همان مدرك ص 143 ) جالب اين است كه پيرامون اين آيه هم شيعه و هم علماى اهل سنّت از على عليه السّلام امام حسن و ديگر ائمّه روايت كرده‌اند و ائمه نيز در جاهاى مختلف به آيه مذكور استشهاد فرموده‌اند ( ر . ك همان مدرك ص 159 - 194 ) حديث كساء كه شيعه از فاطمه زهرا سلام الله عليها نقل نموده شرح جريان نزول آيه است . 3 - آيه مباهله * ( « فَمَنْ حَاجَّكَ فِيه مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبِينَ » ) * آل عمران آيه 61 بياييد از پسران ما و پسران شما ، زنان ما و زنان شما ، خود ما و خود شما ( مردان ما و شما ) دعوت كرده آنگاه مباهله كنيم و قرار گذاريم كه لعنت و طرد از رحمت خدا بهره دروغ گويان گردد . داستان و آمدن مسيحيان نجران نزد پيامبر و پذيرفتن رسالت آن حضرت و جزيه دادن و . . در كتابهاى مختلف نوشته شده است در اين آيه واژه ابناء به حسن و حسن عليهما السّلام و نساء به فاطمه زهرا سلام الله عليها برمىگردد در واژه انفس بر اساس روايات مختلف و با توجّه به اين كه جز 5 نفر ( اهل كساء ) كسى حضور نداشته به رسول خدا و امير المؤمنين عليه السّلام بر مىگردد يعنى على عليه السّلام نفس و وجود پيامبر است . توئى كه نفس رسولى هم از كلام خداى چنانكه هست در اين آيه مباهله دال در پاورقى كتاب نهج الحقّ اسناد مختلف اين آيه از علماى اهل سنّت كه به اهل بيت برمىگردد ذكر شده است . ضمنا زمخشرى در كشّاف نيز جريان را به نحو بالا ذكر مىكند . ( ر . ك به علَّامه حلَّى ، نهج الحقّ ص 8 - 177 ، و كشّاف ج 1 ص 8 - 369 )

155

نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 155
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست