responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 139


مىفرمايد * ( لَيْسَ لَكَ مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ ) * [1] يعنى اختيار هيچ امر كه از آن جمله امامت با آن جناب نباشد ، با رعيّت بطريق اولى نخواهد بود و ديگر آن كه مىفرمايد * ( وَرَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَيَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ) * [2] يعنى خداوند عالم خلق مىكند هر چيز را كه مىخواهد و اختيار مىكند هر چيز را كه مىخواهد و از براى ايشان اختيارى نيست يا آن كه معنى اين است كه خداى تعالى اختيار مىكند از براى ايشان چيزى را كه خير و مصلحت است و با ايشان نيست و در هر صورت دلالت آيه بر مدّعا ظاهر است .
فصل ثانى در شرايط امام است بدان كه شرط است در امام عصمت [3] و افضليّت به دليلى كه در وجوب عصمت نبىّ و اتّصاف به صفات كماليّه ذكر شد علاوه بر آيه شريفه كه مىفرمايد * ( لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ) * [4] يعنى مرتبه



[1] آل عمران 128
[2] قصص 68
[3] در اين فصل مؤلَّف محترم به شرايط امامت مىپردازد و عصمت را به عنوان يكى از شرايط امامت مطرح نموده و افضليت را از آن استخراج مىكند . لازم به ذكر است كه اهل سنت براى رهبرى سه شرط عدالت ، علم و بيعت قايلند ولى شيعه بيعت را شرط امامت نمىداند بلكه شرط تحقق و انعقاد امامت امام تلقّى مىكند به عبارت ديگر اگر مردم از امام تبعيت نكردند و آن امام نتوانست در جامعه حاكميت نمايد و مبسوط اليد باشد ، از امام سلب امامت نمىشود و اگر مردم با ديگرى بيعت كردند امّا شرايط امامت از ديدگاه شيعه ( عصمت - علم ) را نداشت امامت فرد ديگر تحقّق نمىيابد در مورد دو شرط علم و عدالت ، شيعه معتقد است چون امامت استمرار نبوّت است ، و امام بايد به جاى پيامبر گام نهد ، ضرورت دارد كه او اعلم ناس بوده و از هر گونه نسيان و گناه مصون باشد و اين دو با عصمت و اعلميّت تحقّق مىيابد . ملاحظه مىشود كه شيعه چيزى از شرايط را كم نكرده بلكه به جاى علم به اعلميت و به جاى عدل به عصمت معتقد است كه شرايطى كاملتر است .
[4] آيه لا ينال عهدى الظَّالمين : فقره انتهايى آيه 124 بقره است كه تمام آيه چنين است : و اذ ابتلى ابراهيم ربّه بكلمات فاتمّهن قال انى جاعلك للنّاس إماما قال و من ذريّتي قال لا ينال عهدي الظَّالمين . و چون خداى ابراهيم او را به كلماتى آزمايش نمود و او آزمايشها را به انجام رساند به وى گفت من تو را امام خواهم كرد ابراهيم گفت از ذريه‌ام نيز كسانى را به امامت برسان فرمود عهد ما به ستمگران نمىرسد . پيرامون فقره اخير مرحوم علامه طباطبايى مىفرمايد : « شخصى از يكى از اساتيد ما پرسيد : به چه بيانى اين آيه دلالت به عصمت امام دارد ؟ او در جواب فرمود : مردم به حكم عقل از يكى از چهار قسم بيرون نيستند و قسم پنجمى هم براى اين تقسيم نيست . يا در تمامى عمر ظالمند و يا در تمامى عمر ظالم نيستند يا در اوّل عمر ظالم و در آخر توبه كارند و يا بالعكس در اوّل صالح و در آخر ظالمند و ابراهيم عليه السّلام شأنش اجلّ از اين است كه از خداى تعالى در خواست كند كه مقام امامت را به دسته اوّل و چهارم از ذريّه اش بدهد ، پس بطور قطع دعاى ابراهيم شامل حال اين دو دسته نيست باقى مىماند دوّم و سوّم يعنى آن كسى كه در تمام عمرش ظلم نمىكند و آن كسى كه اگر در اوّل عمر ظلم كرده در آخر توبه كرده است از اين دو قسم ، قسم دوّم را خدا نفى كرده باقى مىماند يك قسم و آن كسى است كه در تمامى عمرش هيچ ظلمى مرتكب نشده . . و در تمامى عمر معصوم باشد . ( سيّد محمد حسين طباطبايى تفسير الميزان ترجمه سيّد محمد باقر موسوى همدانى ج 1 ص 107 ) .

139

نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 139
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست