responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان    جلد : 1  صفحه : 92


و شبسترى وحسن زاده آملى ، بر رد جبر و قدر ، به مقال خاتمه مى دهيم :
در خرد جبر از قدر رسواتر است * زانكه جبرى حس خود را منكر است منكر حس نيست آن مرد قدر * فعل حق حسى نباشد اى پسر منكر فعل خداوند جليل * هست در انكار مدلول دليل وان بگويد دود هست و نار نى * نور شمعى نى ز شمع روشنى وين همى بيند معين نار را * نيست مى گويد پى انكار را دامنش سوزد بگويد نار نيست * جامه اش دوزد بگويد تار نيست پس تسفسط آمد اين دعوى جبر * لاجرم بدتر بود زين روز گبر مولانا و ( شبسترى ) گويد :
هر آن كس را كه مذهب غير جبر است * نبى فرموده كو مانند گبر است چنان كان گبر يزدان و اهرمن گفت * همين نادان احمق او و من گفت به ما افعال را نسبت مجازى است * نسب خود در حقيقت لهو و بازى است و ملاى رومى ( در اواسط دفتر سوم مثنوى ) در رابطه با منع كردن منكرات انبيا عليهم السلام را از نصيحت كردن و حجت آوردن به طريقه جبريان ، شعرى را آورده بعد به مقام جوابش پرداخت :
قوم گفتند اى نصوحان ! بس بود * آنچه گفتيد ار در اين ره كس بود قفل بر دلهاى ما بنهاد حق * كس نداند برد بر خالق سبق نقش ما اين كرد آن تصوير گر * اين نخواهد شد به گفت و گو دگر سنگ را صد سال گوئى لعل شو * كهنه را صد بار گوئى باش نو

92

نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان    جلد : 1  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست