گرفت و لقمهاى از آن را شكست كه تناول فرمايد ، يتيمى از يتيمان مسلمانان پشت در منزل توقف كرد و گفت : « السّلام عليكم اهل بيت محمد » من يتيمى از يتيمان مسلمانان هستم ، از آنچه تناول مىكنيد به من هم اطعام كنيد تا خداى تعالى به جبران آن ، از مائدههاى بهشتى به شما ارزانى دارد . حضرت على عليه السّلام لقمهاى را كه از گرده نان بريده بود ، به زمين نهاد و خطاب به حضرت زهرا عليها السّلام فرمود : < شعر > فاطم بنت سيّد الكريم قد جائنا اللَّه بذى اليتيم من يطلب اليوم رضا الرّحيم موعده فى جنّة النّعيم < / شعر > ؛ اى فاطمه ! اى دختر بزرگبخشندگان ! توجه دارى كه خداى تعالى يتيمى را بر در خانه ما گسيل داشته است تا ما از اين راه ، خوشنودى خداى بخشنده را ، بدست آوريم . بديهى است كسى كه امروز خوشنودى خداى رحيم را بدست آورد ، وعدهگاه او در بهشت پرنعمت است . حضرت زهرا عليها السّلام با كمال خرسندى توجهى به حضرت على عليه السّلام كرده و بلادرنگ پاسخ داد : < شعر > فسوف اعطيه و لا ابالى و اوثر اللَّه على عيالى امسوا جياعا و هم امثالى اصغرهم يقتل فى القتال < / شعر > ؛ بزودى آنچه از خوراكى در سفره ما حاضر است ، به آن يتيم خواهم داد و از تقديم آن هيچگونه احساس ناراحتى نمىكنم و از اين راه ، خرسندى خدا را بر خرسندى نان خوران فعلى خود ، ترجيح مىدهم و حاضرم نان خوران فعلى من كه مانند خود من هستند ، به گرسنگى بسر ببرند و يتيمى كه خدا او را به در خانهء ما فرستاده است ميسر باشد و از اين حقيقت هم باخبرم كه كوچكترين فرزندان من ، در واقعهء كربلا به شهادت مىرسد ! به دنبال پاسخى كه حضرت زهرا عليها السّلام فرمود ، بلافاصله تمام گردههاى نان را