حضرت رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله خطاب به وى فرمود : آرى ، تو در دنيا و آخرت دوست من مىباشى . رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله بار ديگر همان جمله را به زبان آورد ليكن پاسخى نشنيد و حاضران از پاسخ آن حضرت ، امتناع ورزيدند . حضرت على عليه السّلام پاسخ داد : من در دنيا و آخرت دوستدار شما مىباشم و ولايت شما را در هر دو سرا مىپذيرم . رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله پاسخ آن حضرت را پذيرفت و فرمود : آرى ، تو در دنيا و آخرت دوست من مىباشى . ( گفته است ) على عليه السّلام پس از حضرت خديجه ، نخستين مردى بود كه اسلام اختيار كرد ( گفته است ) در يكى از اوقات ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله دامن عبا را بالا زد و آنرا روى سر على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام افكند و آيه تطهير را تلاوت نمود . ( گفته است ) حضرت على عليه السّلام خود را فداى رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله نمود و جامهء آن حضرت را پوشيد و بجاى آن جناب ، خوابيد . ( گفته است ) مشركان در انتظار دستگيرى رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله بودند و چشم از خانه آن حضرت برنمىداشتند تا در فرصت مناسبى آن حضرت را دستگير كنند . در آن موقع كه حضرت على عليه السّلام در جاى رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله خوابيده بود ، « ابو بكر » به گمان آنكه رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله است كه بخواب رفته است ، نزديك آمده و گفت : يا نبىّ الله ! حضرت على عليه السّلام پاسخ داد : همانا پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله به جانب بئر ميمون عزيمت كرده است ، آن حضرت را درياب ! ( گفته است ) « ابو بكر » به سوى بئر ميمون عزيمت كرد و به اتفاق آن حضرت به غار ثور رفت . ( گفته است ) على عليه السّلام مانند پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله هدف سنگهاى دشمن قرار گرفت ( تا آنجا كه گفته است ) على عليه السّلام باتفاق مردم ، به جنگ تبوك رفت ( گفته است ) على عليه السّلام از رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله تقاضاى آن كرد تا همراه آن حضرت در جنگ با كفار شركت كند . رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله تقاضاى آن حضرت را نپذيرفت . امير المؤمنين عليه السّلام از اينكه تقاضايش در محضر مبارك مقبول واقع نشده بود گريست ! رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله براى دلدارى آن حضرت ، فرمود : آيا خرسند نيستى از اينكه منزلت تو نسبت به من ، برابر با منزلت هارون عليه السّلام نسبت به

385