بهرهمند شويد و سلطنت شما باقى بماند ! هر گاه چنين تصميمى داريد ، بايد با پيغمبرى كه در سرزمين عرب ظهور كرده است بيعت نمائيد . و او را به پيغمبرى بپذيريد . سران روم كه انتظار چنان پيشنهادى را نداشتند ، به سختى ناراحت شده و مانند گورخرها ، فريادكنان خود را به درهاى صومعه رسانيدند كه از آنجا فرار كنند ، بر خلاف انتظار ، تمام درها بسته بود . « هرقل » كه اين همه ناراحتى و نفرت و يأس از ايمان به رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله را در آنها مشاهده كرد ، دستور داد آنان را بحضور آورده و ( بناچار ) خطاب به آنان گفت : منظورم از پيشنهادى كه با شما كردم ، اين بود كه از شما آزمايشى به عمل آورم و ببينم تا چه اندازهاى در آئين خود پايداريد . اينك با توجه به عملى كه شما انجام داديد ، بر من ظاهر شد كه شما علاقه شديدى به آئين خود داريد . سران رومىها در برابر او تعظيم كردند و از آنچه كه از وى شنيدند ، اظهار خرسندى نمودند . اين بود پايان ماجراى « هرقل » . اين حديث را « صالح بن كيسان » و « يونس » و « معمّر » از « زهرى » روايت كردهاند . مؤلف گويد : اين حديث را « بخارى » و « مسلم » به طرق متعدد روايت كردهاند