باب چهل و پنجم روزگارى كه ابو سفيان در لباس كفر مىزيست در پيشگاه هرقل امپراطور روم گواهى داد كه پيغمبر اسلام دروغگو نيست [ صحيح بخارى ] در اولين باب از كتاب ، به سند خود ، از « عبد الله بن عباس » روايت كرده است كه در زمانى كه رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله با « ابو سفيان » قراردادى امضا كرده بود ، « ابو سفيان » با قافلهاى از قريش براى تجارت به شام رفته بود و در محل « ايليا » منزل كرده بودند ، در ضمن مطالبى كه با من در ميان گذاشت ، يكى اين بود : به مجردى كه « هرقل » امپراطور روم از ورود ما به شام اطلاع يافت ، مجلسى كه گروه بسيارى از بزرگان و سرشناسان روم ، در آنجا حضور داشتند ، آراست و ما را به آن مجلس دعوت كرد و مترجمى را فرا خواند تا سخنان ما را ترجمه نمايد . آنگاه سؤال كرد در ميان شما بازرگانان عرب ، كداميك وابستگى نزديكترى با اين شخص كه ادعاى نبوّت كرده است دارد ؟ « ابو سفيان » اظهار داشت : وابستگى من به او از جمعيت حاضر بيشتر است . امپراطور دستور داد ، مرا به جايگاه او نزديك كنند و همچنين كسانى را كه با من همراه بودند ، نزديك به