responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فضائل الخمسة من الصحاح الستة ( فضائل پنج تن ) ع ( در صحاح ششگانه اهل سنت ) ( فاسي ) نویسنده : سيد مرتضى حسيني فيروزآبادي ( مترجم : ساعدي )    جلد : 1  صفحه : 178


باب سى و هفتم شكافتن سينهء رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله معروف به « شقّ الصّدر » [ مسند احمد حنبل 5 / 139 ] به سند خود ، از « ابىّ بن كعب » روايت كرده است ، « ابو هريره » كه در سؤال كردن ، از اصحاب ديگر ، جرأت بيشترى داشت و هر گاه با رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله ملاقات مىكرد ، پرسشهائى از آن حضرت مىنمود كه ديگران چنان پرسشهائى را مطرح نمىساختند .
در يكى از روزها ، از رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله پرسيد : نخستين پيشآمدى كه در مورد أمر نبوّت براى شما اتفاق افتاد ، چه بود ؟ رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله تغيير حال داده و كاملا در محل خود آرام گرفت و فرمود : از مطلب مهمّى پرسيدى ، دهسال و اندى ماه از عمرم گذشته بود . روزى در صحرا بودم كه از بالاى سرم ، صدائى شنيدم كه يكى به ديگرى مىگفت : آيا اين جوان نونهال همان است ؟ آن ديگرى پاسخ داد : آرى ، همان است . آنگاه آن دو تن به چهرهء بسيار زيبائى كه مانند آن را نديده بودم ، و با بوى بسيار خوشى كه مانند آنرا استشمام نكرده بودم ، و با جامه‌هاى گرانبهايى كه هرگز مانندش را در اندام كسى نيافته بودم ، بسويم آمدند . در اين حال ، بازوى مرا

178

نام کتاب : فضائل الخمسة من الصحاح الستة ( فضائل پنج تن ) ع ( در صحاح ششگانه اهل سنت ) ( فاسي ) نویسنده : سيد مرتضى حسيني فيروزآبادي ( مترجم : ساعدي )    جلد : 1  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست