را از آن ، مملوّ ساختيم ! پس از آن ، پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود : آيا براى وضوء آب داريد ؟ در اين هنگام ، يكى از حاضران ، آفتابهاى كه مقدارى آب در آن بود ، به حضور آورد ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله آن مقدار آب را در قدحى ريخت و همهء هزار و صد نفر از آن قدح « وضوى كامل » ساختيم و همه شرائط وضو را بجا آورديم ! در آن هنگام هشت تن ديگر فرا رسيدند و سئوال كردند : آيا آبى براى وضو داريد ؟ رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله به آنها دستور داد از آب آن قدح وضو بگيرند . [ صحيح مسلم ] در كتاب « اشربه » در باب جواز مهمان كردن كسى كه به خانهء شخصى بدون دعوت آمده در حالى كه ميزبان ، راضى است ، ( مهمان طفيلى ) ، به سند خود ، از « جابر بن عبد الله » روايت كرده است ، در جنگ خندق ، پس از آن كه از حفر خندق فارغ شديم ، آثار فرسودگى و گرسنگى در چهرهء رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله احساس كردم . بلافاصله با همسرم ملاقات كرده و از او پرسيدم : آيا ماحضرى دارى ؟ چرا كه آثار گرسنگى شديدى در چهرهء رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله مشاهده كردهام ، وى انبانى كه در آن يك صاع [1] جو بود ، حاضر كرد و چهارپائى - از قبيل بز - كه در اختيار بود ، كشتم و آن را پارهپاره كرده و در ميان ديگ سنگى كه حاضر داشتم ريختم و يك صاع جو را آرد كردم . هنگامى كه خواستم بحضور رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله شرفياب شوم و جريان را به عرض برسانم ، همسرم گفت : مواظب باش مرا نزد رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله و همراهان آن حضرت شرمنده نسازى ! به مجردى كه حضور رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله رسيدم ، جريان را در گوشى به عرض رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله رسانيدم كه حيوانى را ذبح كرده و جو را آرد كردهام ، اكنون حضور رسيدهام تا به ما افتخار دهيد و با چند تن از اصحاب ، سفرهء ناقابل ما را متبرّك
[1] صاع ، پيمانهاى است كه از چهار مد ، تشكيل مىشود و هر مدى به اندازهء دو مشت دست است . ( مترجم )