responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 387


با اينكه صد اشرفى زر سرخ تقديم داشته بود ، مبرد با وى گفت : با كمال حاجت و نهايت فاقت چرا قبول نكردى ؟ وى در جواب گفت اين كتاب سيصد و چند آيه از كتاب خداوند دارد ، و شايسته نمىدانم كه كافران را بر كتاب خداى مسلط نمايم ، خلاصه سخن اينكه مازنى به حضرت واثق شتافت ، و از اعراب شعر مورد سؤال شد ، تعيين نصب كرد كسى با وى مناقشه كرد ، ومازنى گفت اين عبارت بمنزله آنست كه بگوئى " ضربك زيدا ظلم " وظفر براى مازنى اتفاق افتاد ، واثق امر كرد تا هزار دينار زر سرخ به وى دادند ، و در اين واقعه كرامتى ظاهره براى قرآن است ، و بتامل او معلوم مىشود كه در ازمنه سابقه تا چه پايه رغبت در علم و ادب داشتند كه به جهت تحصيل اعراب يك لفظ چه اندازه رنج وتعب مىكشيدند ، و قيمت يك كلمه هزار دينار زر عيار بود ، ولى در اين زمان چنان است كه هزار مسألة معضله از علوم متفرقه را بيك دينار نمىخرند والله المستعان .
لى اهل عصر كان الله صورهم * من طينة الجهل فيها ماء انكار فالمستجير بهم اذ جل حادثه * كالمستجير من الرمضاء بالنار [1] وخفاجى گمان كرده كه طرف معارضه مازنى در مجلس واثق يعقوب بن السكيت بوده ، اين بغايت بعيد است ، چه مازنى وابن السكيت هر دو از ثقات عدول اصحاب ما هستند ، و در آن زمان با غلبه تقيه ، وقلة شيعه خلاف بين اين دو عالم متدين وتضييع يكديگر در مجلس خليفه راست نيايد .
وحريرى در حكايت اين قصه چند اشتباه كرده :
يكى اينكه شعر را ظلوم روايت كرده ، و صحيح اين است كه ظليم است چنانچه ما روايت كرديم ، چه اين از جمله غزلى است كه تشبيب بظليمة مكناة بام عمران زوجه عبد الله بن مطيع گفته ، و نام او را ترخيم نموده ، وثقات اهل



[1] ديوان المؤلف ص 169 .

387

نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 387
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست