responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 375


و تعديل مىكند ، وبحيله نسبت قتل ريحانه رسول خدا را از او مىخواهد سلب كند كه مىگويد " كان اميرا " و نمىگويد قتل الحسين عليه السلام الحق مقتضاى آن دينى كه يزيد را خليفه واجب الاطاعه بدانند آنست كه ابن سعد را عادل صادق اللهجة بشمارند ، و از او اخذ احكام كنند و بعد از اين انشاء الله اشاره خواهيم كرد [1] كه قواعد دين اهل سنت موجب آن است كه اين اعمال مايه خروج از دين نشود ، زهى شريعت و ملت ، زهى طريقت وكيش .
( ولعن الله شمرا ) ج - و خداى لعنت كناد شمر را .
ش - شمر : هو ابن ذى الجوشن ، وقيل اسمه اوس ، وقيل اسمه شرحبيل بن الاعور الضبابى ، ابن الاثير در ( اسد الغابة ) در باب ذال آورده كه وى را ذو الجوشن گفتند ، چه سينه وى نتو و برآمده‌گى داشت ، مىگويد بر رسول ( ص ) وارد شدم بعد از غزوه بدر ، و كره اسبى كه نام آن اسب قرحا بود به خدمت گذرانيدم ، فرمود مرا حاجتى نيست اگر بخواهى با دروع غنايم بدر تعويض كنم ؟ گفتم معاوضه نمىكنم ، فرمود پس حاجتمند او نيستم ، سپس فرمان داد كه مسلمان مىشوى تا از اوائل اين امت بشمار آئى گفتم : نه ، فرمود چرا ؟ گفتم قوم تو در پى هلاك تواند ، فرمود نشنيدى كه چندين تن به خاك در افتادند ؟ گفتم خبر شدم ، فرمود پس چه وقت هدايت مىشوى ؟ گفتم آن روز كه بر كعبه غالب شوى و منزل كنى ، فرمود تواند بود ، كه اگر بپائى به بينى آن روز را ، آنگاه بلال را فرمان داد كه حقيبه [2] مرا بعجوه كه خرماى غالى است انباشته دارد ، و چون بازگشتم فرمود او از بهترين شجاعان بنى عامر است ، سوگند با خداى كه در



[1] ذيل امة اسرجت والجمت وتنقبت وذيل يزيد بن معاويه .
[2] حقيبه : چيزى را گويند كه مسافر زاد و توشه خود را در او مىگذارد .

375

نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 375
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست