< فهرس الموضوعات > وليد تيراندازى بقرآن ميكند < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > وليد عاشق دختر نصراني ميشود . . . < / فهرس الموضوعات > و هم در ( تاريخ خميس ) و جز اوست كه عزيمت سفر حج كرد و اراده كرد بر بام كعبه تجرع كؤس عقار ونيل لذت بوس و كنار كند [1] . و در اكثر كتب مذكور است ، از آن جمله ( ادب الدين والدنيا ) كه از مؤلفات ماوردى است بلكه از متواترات است كه يك روز به قرآن تفأل كرد اين آيه آمد " واستفتحوا وخاب كل جبار عنيد " ( 15 / ابراهيم 14 ) قرآن را بر هم گذاشت ، و چندان كتاب خداى را تير زد كه پاره پاره شد ، و اين شعر بخواند : تهددنى بجبار عنيد * فها انا ذاك جبار عنيد اذا ما جئت ربك يوم حشر * فقل يا رب مزقنى الوليد ( 2 ) و در ( حيوة الحيوان ) و جز او است كه در باغ خود مصنعى يعنى حوضى ساخته بود پر از شراب و هر وقت راغب شهوات مىشد خود را در آن حوض مى افكند ، و چندان مىخورد كه نقص در اطراف آن حوض ظاهر مىشد ( 3 ) . وابن ابى حجله او را در ( ديوان الصبابه ) در شمار خلفائى ياد مىكند كه در عشق خليع العذار و گسسته مهار بودند . و داود انطاكى در ( تزيين الاسواق ) ذكر مىكند كه وليد عاشق نصرانيهاى شد و مراسله با وى كرد ، و معشوقه ابا نمود نزديك شد عقلش از سرش برود تا يك روز عيد لباس مبدل پوشيد و با صاحب باغى كه دختران نصارى به تنزه وتفرج در آن مىرفتند ، قرار داد كه در آن باغ برود ، چون داخل باغ شد معشوقهاش روى با بواب كرد و گفت اين كيست ؟ بواب گفت مصيبت زده است از در ترحم با وى مزاح
[1] تاريخ خميس : 2 / 320 ط بيروت . ( 2 و 3 ) حيوة الحيوان ح 1 / 103 في خلافة وليد وتاريخ خميس : 2 / 320 ط بيروت في خلافة وليد .