سقى السروة المحلال ما بين زابن * الى الخور وسمى البقول المديم وفاضل متبحر اديب محدث سيد عليخان رحمه الله در ( طراز ) از أودى نقل كرده كه او گفته : خور واد وزابن جبل ، و صاحب ( قاموس ) لفظ " وزابن " را " وراء بر " كرده وجبل را " جيل " از ميانه متولد شد كه خور وادى باشد عقب برجيل ، و عجب اينكه هيج تصور نكرده كه برجيل يعنى چه و اسم چه چيز است ، حيوانى است يا جمادى است يا ملكى است ؟ والحق خوب فرموده سيد كه اين تصحيف : زن بچه مرده را به خنده مىآورد ، و از مصيبت غافل مىكند . ديگر در ماده قوقس گفته كه قاقيس بن صعصعة بن ابي الخريف محدثى است ، و اين تصحيف شنيع كم از تصحيف سابق نيست ، چه عبارت منقوله از ذهبى در ( مشتبه الانساب ) چنين است كه در حريف ذكر كرده اولا " عبد الله بن ربيعة السوالى تابعي يكنى ابا الحريف بفتح الحاء المهمله ضبطه الدولابى ، وخالفه ابن الجارود فأعجمها وبمعجمة وفاقا " يعنى در حاء خلاف است كه بمعجمة است يا بمهملة ، ودر زاء وفاق است كه معجمه است كه زاى باشد ، از آن پس گفته : قيس بن صعصعة بن ابى الخريف ، واين فاضل مدقق تدقيق نظر كرده وفاى از كلمه وفاقا " را " وفاء " خوانده وقاف والف بقيه را كه " قا " باشد حيران مانده كه چكند بسر قيس بيچاره گذاشته و او را به خلعت شريف قاقيسى مخلع ساخته ، و از اين قبيل تحريفات و تصحيفات در كتاب ( قاموس ) بيش از حد احصاء واحاطه است . و در ( مجمع ) در ماده حنف به حاء مهملة ونون فرموده : " اولاد الاحناف هم الاخوة من ام واحدة وآباء متعددة " و جميع علماء لغت اين لفظ را در ماده خيف به خاء معجمة وياء مثناة تحتانية كه آخر حروف است ضبط كرده اند ، وگفتهاند : اگر اولاد از يك پدر و چند مادر باشد ابناء علات هستند ، و اگر از يك مادر و چند پدر باشد ابناء اخيافند ، و اگر از يك پدر و يك مادر باشد ابناء