responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 140


نام چيزى است به اشاره ، و به ذكر دليلى كه موجب انتقال شود ، و از اين جهت بصريين ضمير را كنايه ناميدند ، وكنايه مصطلحه علماء بيان از همين معنى است ، و هر جا كه نام كسى را نخواهند برند او را به نسبت به پدر يا مادر يا فرزند يا لفظ أب وام وابن ياد نمايند ، چون ابو عمرو ، وابن عباس ، وام معبد ، و اين كلمه را كنايه و كنيه گويند ، چه دلالت او بر ذات به صراحت اسم نيست ، و چون غالب نفوس از مخاطبه به اسم اباء دارند ، والقابى كه جزء اسم مىكنند در عجم ، كه سبب تعظيم است و در مخاطبات غالبا به او اكتفا مىشود ، مثل سيد ، وشيخ ، و خان ، و ميرزا در عرب متعارف نبوده ، لهذا به كنيه تعبير مىكردند ، و رعايت ادب را به سلوك اين طريقه مىدانستند ، چنانچه يكى از شعراء حماسه مىگويد :
اكنيه حين أناديه لاكرمه * ولا ألقبه والسوءة اللقبا كذاك أدبت حتى صار من خلقى * اني وجدت ملاك الشيمة الادبا و به اين سبب متعارف كردند كه براى هر كسى كنيتى گذارند ، و گاه قبل از اينكه فرزندى داشته باشد ، بلكه در مبدء ولادت كنيه مىگذاشتند به تفأل اينكه فرزند دار بشود ، و غالب اين است كه در اين قسم كنيه را تبع كنيه صاحب اول يا اشهر اسم كنند ، چنانچه علي را اگر اسم قرار دهند ابو الحسن كنيه كنند ، وحسن را اگر اسم كنند ابو محمد كنيه گذارند ، چه كنيه جناب أمير المؤمنين و امام حسن أبو الحسن وابو محمد است .
و ظاهر از اخبار كثيره آن است كه " ابو عبد الله " كنيه سيد الشهداء عليه السلام بوده از زمان طفوليت ، چنانچه در روايت اسماء بنت عميس است كه روز اول ولادت پيغمبر او را گرفت وقال : " يا أبا عبد الله عزيز علي " و گريه كرد ، گفتم پدر و مادرم فدايت از روز اول چنين ميكنى ؟ فرمود گريه مىكنم بر پسرم كه فئه باغيه

140

نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 140
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست