نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 74
يحيى قطان او را بسيار ضعيف مىدانست . خ د ت ق - نعيم بن حماد خزاعى ، ابو عبد الله : ( د ) گفت : حدود بيست حديث از پيامبر ( ص ) نزد او بود كه هيچ اصلى نداشتند . ( يب ) : دولابى گفت : ( س ) گفت : ضعيف است . ديگران گفتند : در تقويت سنت حديث مىسازد . ازدى گفت : گفتهاند : در تقويت سنت حديث مىساخت . ابن معين گفت : ناچيز است . م س ت ق - نعيم بن ابى هند اشجعى كوفى : ابو حاتم گفت : به ثورى گفتند : چرا از او حديث نشنيدى ؟ گفت : از على ( ع ) بد مىگفت . ( ن ) : كوفى ، ناصبى است . ت ق - نفيع بن حارث ( ابو داود اعمى قاص كوفى ) : ( س ) و دار قطنى گفتند : متروك است . ( يب ) : ابن معين گفت : ناچيز است . حديث مىسازد . ( س ) يكبار گفت : ثقه نيست و حديثش نوشته نمىشود . حاكم گفت : احاديث ساختگى روايت كرد . دولابى گفت : متروك است . د ت ق - نهاس بن فهم قيسى ( ابو الخطاب بصرى ) : يحيى قطان او را ترك كرد . ( يب ) : ابن معين يك بار گفت : ناچيز است . ابن عدى گفت : به چيزى نمىارزد . ه خ م س - هشام بن مجير مكى : ( ن ) : از يحيى قطان در مورد وى پرسيده شد . بدان رضايت نداد و حديث او را ترك كرد . ( يب ) : ابن معين او را بسيار ضعيف خواند . ابن المدينى از يحيى بن سعيد نقل مىكند كه گفت : بايد كه او را رها كنم . گفتم : آيا حديثش را ترك كنيم . گفت : آرى . ( د ) گفت : در مكَّه حد خورد . ع - هشام بن حسان ( ابو عبد الله فردوسى بصرى ) : وهب گفت : ثورى به من گفت : از هشام برايم بگو . گفتم : جايز نمىدانم . ابن عيينه گفت : از كارهاى شگفت هشام ، روايت وى از حسن بود . عباد بن منصور گفت : اصلا هشام را نزد حسن نديدم . جرير بن حازم گفت : هفت سال با حسن مىنشستم و او را اصلا آنجا نديدم . شعبه از حديث وى از عطاء و حسن پرهيز مىكرد . ( يب ) : ( د ) گفت : عقيده داشتند كه وى نوشتههاى حوشب را گرفته است . سفيان بن حبيب گفت : گاهى اوقات از وى مىشنيدم كه مىگويد : از عطاء شنيدم . بعد از آن مىگفت : حدثنى الثورى و قيس عن عطاء و عينا همان مطلب را مىگفت . به او گفتم :
74
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 74