است . در اين دو كتاب آمده ، محمد بن منهال گفت : يزيد بن بزيع گفت : دو حديث براى ابو داود نقل كردم ؛ وى آن دو روايت را از من نوشت . سپس آن دو را از شعبه روايت كرد .
در ( ن ) مىگويد : اين دو حديث را از او تدليس كرد . اين چه كارى بود كه او مرتكب شد ؟
من مىگويم : دروغ ، خيانت ، عدم وثوق و بىامانتى ! ع - سليمان بن طرفان ابو المعتمر بصرى : ( يب ) : ابن معين گفت : تدليس مىكند . يحيى بن سعيد گفت : مرسلات وى تقريبا بىارزش است ، و گفت : از حسن و ابن سيرين روايت نكرد . ابن مبارك گفت : از ابو العاليه روايت نشنيد . ابو زرعه گفت : از عكرمة روايت نشنيد .
نهدى گفت : از نافع و عطا حديث نشنيد . ( ن ) : گفته شده كه وى رواياتى را كه از حسن و ديگران حديث نشنيده بود ، از آنان تدليس مىكرد .
س ت - سمرة بن سهم : ابن المدينى گفت : مجهول است . ( ن ) : ناشناخته است و روايت كسى كه عدالت وى معروف نيست و هنوز ناشناخته مانده است ، حجيت ندارد .
ع - سهيل بن ابى صالح ( ذكوان سمان ، ابو يزيد مدنى ) : ابن معين گفت : هنوز اصحاب حديث از روايات وى پرهيز مىكنند . ( يب ) : حاكم وى را از جملهء كسانى شمرده كه آوردن حديث آنان براى مسلم عيب است .
م ق - سويد بن سعيد ، ابو محمد هروى حدثانى انبارى : ابو حاتم گفت : فراوان تدليس مىكرد .
( ن ) : ابن جوزى روايت كرده كه احمد مىگفت : متروك است . ابن معين وى را تكذيب كرده و ناسزا گفته است . ( ت ) از ( خ ) روايت كرده كه وى بسيار ضعيف است . ( يب ) :
( س ) گفت : نه ثقه است و نه مأمون . ابن المدينى گفت : ناچيز است . در ( ن ) و ( يب ) :
ابراهيم بن ابى طالب به مسلم گفت : چگونه روايت وى را اجازه گرفتى ؟ گفت : از كجا نسخهء حفص بن ميسره را بياورم ؟ ! ت ق - سويد بن عبد العزيز ( قاضى واسطى الاصل ) : احمد گفت : متروك است . ( س ) گفت : ثقه نيست . ابن معين گفت : ناچيز است . ( ن ) : بسيار ضعيف است و كرامتى ندارد . ( يب ) :
ابن معين يك بار گفت : ثقه نيست و بار ديگر گفت : نقل روايت در صحاح از وى جايز نباشد . ابن حبّان او را بسيار ضعيف دانسته است .
ت - سيف بن محمد ثورى : احمد گفت : كذّاب است . ابن معين گفت : كذّاب و خبيث است . دار قطنى گفت : متروك است . ( يب ) : ( د ) گفت : كذّاب است . ساجى گفت : حديث مىسازد . ( خ ) گفت : ذاهب الحديث است .
ت ق - سيف بن هارون ابو الورقاء : ابن معين گفت : ناچيز است . دار قطنى گفت : متروك

40