نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 296
و مثل آيهء * ( « لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ » ) * [1] ، معنى ندارد كه عصيان آنها را منفعت و فايده براى لعن آنان قرار دهد ، بلكه عصيان سبب و انگيزه براى لعن است . اگر اشكال شود : همانطور كه ظلم و بازداشتن از راه خدا و عصيان ، منفعت نيست ، غرض هم به شمار نمىرود . گوييم : بلى . ليكن تعليل ، مستلزم غرض است . زيرا امكان ندارد كه سببيت يك چيز موجب شود كه خداوند سبحان آن چيز را به اختيار خود ، بدون غرض ، انجام دهد . اين مطلب را پيش از اين بيان كرديم . اگر اين گفته را بپذيريم ، اما از آنجا كه اين دو آيه مباركه بر تعليل افعال خداوند متعال دلالت دارد ، اثبات غرض هم براى خدا - كه اين نيز علت باعث بر فعل است - درست خواهد بود . زيرا به گمان اشاعره نقص از ناحيه تعليل هم مىتواند باشد . دليل آنان اين است كه تعليل مستلزم نياز خداوند به علت در انجام فعل است . حال كه اين دو آيهء مباركه مقتضى عدم نقص به تعليل است ، اثبات غرض هم صحيح خواهد بود . از سوى ديگر ، اگر امكان حمل تمام آيات بر مجرد فايده را بپذيريم ، همانطور كه آشكار است ، انگيزه اى بر عدم معارضه با نقل و عقل ندارد . زيرا دلايل عقل فاسد است ، با اينكه اشاعره هم - همانطور كه گذشت - آن را در قياس جارى نمىكنند . غرض همان غايت است . پس چه معنى دارد كه خصم غرض را در افعال خداوند نفى و غايت را در آن اثبات كند . اين تناقض پيش از اين هم از وى صادر شده است . آنجا كه در اوّل اين مطلب گفت اشاعره عقيده دارند كه تعليل افعال خداوند به اغراض و علل غايى جايز نيست . . . آنچه از ظواهر آيات ، دال بر تعليل افعال خداوند است ، حمل بر غايت و منفعت مىشود و نه غرض و علت . البته شايد منظورش از اثبات غايت ، مجرد فايدهء مترتب بر افعال بطور اتفاقى باشد نه علت غايى . كه در اين صورت فايده كلام وى تخفيف شفاعت است و تلبيس حق . مصنّف - ضاعف الله اجره - مىگويد : 6 - تجويز عذاب بزرگترين بندگان مطيع خداوند مثل پيامبر اكرم ( ص ) به دردناكترين انواع عذاب و پاداش دادن بزرگترين گناهكاران مثل شيطان و فرعون به بالاترين مراتب ثواب ؛ زيرا اگر خداوند كارى را بدون غرض و غايت و نه براى اينكه حسن است ، انجام دهد و فعل را بيهوده و بدون غرض ترك كند نه به جهت قبح آن ،