رسول خدا ( ص ) هم در موارد فراوانى آنان را لعنت كرده است . معلوم است كه روايت كافر در احكام و مانند آن اصلا پذيرفته نمىشود اگر چه عده اى او را توثيق كنند . اگر مطالب بيشترى در مورد افرادى كه در اينجا نام مىبريم بخواهيد ، به كتاب ما ، تحت عنوان : الافصاح عن اموال رجال الصحاح رجوع كنيد كه تمامى مجروحان و ايرادهاى وارده بر آنان را در اين كتاب آورده‌ايم .
آنچه را كه در احوال آنان آورده‌ام از كتاب ميزان الاعتدال ذهبى با رمز ( ن ) و كتاب تهذيب التهذيب ابن حجر عسقلانى با رمز ( يب ) است . اگر در موردى با هم اتفاق نظر داشته باشند ، آن را پس از نام صاحب شرح حال ، بدون نسبت دادن به يكى از آن دو مىآورم . و اگر به يكى از آن دو اختصاص داشت ، پس از آوردن رمز وى ، مطلب را از او نقل مىكنم ، بدين ترتيب كه آنچه پس از رمز آمده تا پايان شرح حال يا تا رمزى كه به دنبال آن خواهد آمد ، از همين فرد است . در مورد صحاح سته هم رموزى را كه نزدشان متداول است ، آوردم : صحيح بخارى ( خ ) ، صحيح مسلم ( ن ) ، سنن نسائى ( س ) ، سنن ابو داود ( د ) ، سنن ترمذى ( ت ) ، سنن ابن ماجه قزوينى ( ق ) و براى همهء آنها ( ع ) و براى غير از بخارى و مسلم « 4 » . به پيروى از كتاب تهذيب التهذيب پيش از نام صاحب شرح حال ، رمز كتابهايى را كه از وى نقل كرده‌اند ، آورده‌ام . زيرا اين كتاب جز موارد اندك ، از ساير كتابها صحيحتر است . در مواردى كه از نظر من كتاب ميزان الاعتدال صحيحتر است ، در رمز صحاح بدان تكيه كردم .
از سوى ديگر ممكن است من نيز مطلبى داشته باشم و يا مطلبى را از كسى ديگر ، نقل كنم ، كه در اين صورت ، آن را پس از عبارت : « من مىگويم » مىآورم . پس با استعانت از خداوند متعال شروع مىكنم :
الف ت د ق - ابراهيم بن اسماعيل ابن ابى حبيبه : ابن معين : ناچيز است . ( يب ) : دار قطنى گفت :
متروك است . ابن حبان گفت : اسانيد را عوض مىكند و روايات مرسل را مرفوع مىگرداند .
ت ق - ابراهيم بن عثمان ابو شيبه عبسى كوفى ( قاضى واسط ) : شعبه او را تكذيب كرده است .
( س ) : متروك الحديث است . ( يب ) : ابو حاتم گويد : حديث وى را ترك كرده‌اند . جوزجانى گفت : ساقط است . صالح جزره گفت : حديثش نوشته نمىشود .

20