responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع الشتات نویسنده : الخاجوئي    جلد : 1  صفحه : 141


اشارتى است به كمال اخلاص وغايت اختصاص كه فريقى تعبير از آن به عشق مى كنند .
وپر روشن است كه محبت حضرت وجود ومنبع كمالات وجود من جملهء كمالات نفسانيه ، بل حقيقت كمالات منحصر در اوست ، ونفس ناطقه كه قائل تعبير از آن به دل كرده بعد انخلاع بدن خلع كمالات وملكات خود نخواهد كرد ، وبنابر اين آنكه مى گويد : ممكن بود بيان واقع است نه محض احتمال عقل .
ويحتمل كه غرض مجرد رعايت تقابل بين الامكان والامتناع باشد ، يا آنكه منظور نهايت مبالغه واغراق در محبت است به آنكه هستى واجب بالغير به وصف وجوبه الغيري ، چنان كه لفظ واجب اشاره به آن تواند بود ممكن الفنا است به امكان وقوعى ، وأما مهر ومحبت تو در مرتبه اى است كه ممتنع الزوال است به امتناع ذاتى .
ودور نيست كه مطلب مجرد اظهار دقت طبع باشد ، به آنكه هستى واجب بالغير به شرط وجوبه الغيرى ممكن الفنا است به امكان ذاتى ، إذ لا منافات بينهما ، ولكن محبت تو ممتنع الزوال است به امتناع غيرى ، وبر اين تقدير حمل كلام بر معنى مجازى شايد ، وبه هر حال عكس نقيض خيال به اصطلاح أرباب منطق نيست ، بل نقيض خيال عبارت از رفع خيال است كه رفع كل شئ نقيضه ، وغرض بيان غفلت وذهول از ذكر وفكر محبوب است .
ووجه تعبير از عقل به خيال آنكه عقل أعقل عقلا نسبت به ادراك ذات وصفات واجب بى همتا كه عين ذات او است ، چون وهم وخيال است كه درك كنه اشياء نكند ، بل خيال را مجال ادراك محال ، إلا قبول آنچه بوى رسد از حس مشترك ، وفيه دقيقة اخرى .
وبالجمله : مراد آن است كه در وقت غفول وذهول از ياد تو كه موجب ارتسام عكس صورت غير است در آئينه ء خاطر خوف وبيم هلاكت است ، چنان كه در آثار آمده : " العارف شخصه مع الخلق وقلبه مع الله ، لو سهى عن الله طرفة

141

نام کتاب : جامع الشتات نویسنده : الخاجوئي    جلد : 1  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست