نام کتاب : چكيده انديشهها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني جلد : 1 صفحه : 27
و خانواده هاى خويش گذشتند و براى اجراى دستورات پيامبر از هم پيشى مىگرفتند ، چگونه وقتى خود به جايگاه خلافت رسيدند فرمان رسول الله را ناديده گرفتند و طمع مقام ديدگانشان را پوشاند . اين بود كه در شك و سرگردانى ماندم ، شكى كه علماى شيعه در ذهنم ايجاد كردند ، شك نسبت به صحابه رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) كه نزد شيعيان در اين سطح پائين قرار دارند ، اين شك آغاز سستى در عقايد گذشته و اقرار به اين بود كه در پشت پرده امورى هست كه تا آنها را بر طرف نكنيم به حقيقت دست نمىيابيم . سفر به " كربلا " با دوستم " منعم " به " كربلا " مسافرت كرديم ، در آنجا به مصيبت سرورمان حسين پى بردم . سخنرانان را ديدم كه با بازگو كردن فاجعه " كربلا " احساسات مردم را برمىانگيزند و آنان را به ناله و شيون وامىدارند ، من هم گريستم و گريستم ، آنقدر گريستم كه گوئى سالها غصه در گلويم مانده بود و اكنون منفجر شد . احساس كردم كه پيش از اين در صف دشمنان حسين بودم و اكنون منقلب شده در گروه يارانش قرار گرفتم ، در همان لحظات سخنران داستان " حر " را بررسى كرد : - . . . اسب خود را به سوى حسين حركت داد و گريه كنان عرض مىكرد :
27
نام کتاب : چكيده انديشهها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني جلد : 1 صفحه : 27