نام کتاب : چكيده انديشهها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني جلد : 1 صفحه : 20
" شيخ " مشرف شده ام . از آنجا خارج شده پس از صرف ناهار دوستم مرا به سمت " كاظمين " برد ، با تنفر به آنها كه دور ضريح گشته ، گريه و زارى مىكردند و بوسه مىزدند نگريستم ، پس از خواندن فاتحه براى صاحب قبر گفتم : " خدايا اگر اين ميت از مسلمين است پس تو او را رحم كن " . پيرمردانى با عمامه هاى سياه و سفيد و محاسن بلند كه آثار سجود بر پيشانى شان پيدا بود ، تا وارد مىشدند بى اختيار مىگريستند . از خود پرسيدم : آيا اين همه اشكها دروغين است و اينها خطا كارند ؟ ! دوستم از جهالت من نسبت به صاحب قبر ، اما آشنائى و شيفتگى ام به " عبدالقادر " كه او را " ذريه رسول الله " مىدانستم تعجب كرد و پس از فهماندن اين نكته كه " عبدالقادر " در قرنهاى ششم يا هفتم مىزيست ولى صاحب اين قبر در قرن دوم كه پس از چهار نيا نسبتش به پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) مىرسد گفت : كداميك به رسول خدا نزديكترند ، موسى بن جعفر يا " عبدالقادر " ؟ ! آنگاه با راهنمائى يك استاد تاريخ در دانشگاه به من فهماند كه " عبدالقادر " انسان پارسائى اهل " گيلان " - منطقه اى در
20
نام کتاب : چكيده انديشهها ( فارسي ) نویسنده : الدكتور محمد التيجاني جلد : 1 صفحه : 20