من اللَّه كثير و لا يبصره الا بصير و لا يعمل بها الا يسير الا ترى ان نجوم السماء تبصرها البصراء و لا يهتدى بها الا العلماء ) و بعد از آن بجهة تفخيم اهل تقوى تكرار لفظ * ( أُولئِكَ ) * كه مبنى بر تعظيم است نموده مىفرمايد كه * ( وَأُولئِكَ ) * و آن جماعت رفيع القدر * ( هُمُ الْمُفْلِحُونَ ) * ايشانند رستگاران از عقاب و دركات و رسيدگان به ثواب و درجات نه غير ايشان يعنى رستگارى خاص است بمتقيان و گرفتارى مخصوص باهل كفر و طغيان و ساير مخالفان و در انوار گفته كه تكرار اسم اشاره بجهة تثنيه است بر آنكه اتصاف ايشان به اين صفاف مذكوره مقتضى هر يك از هداية و فلاح است و ايمان به اين كه هر يك از اين دو كافى است در تمييز ايشان به اين صفات از غير ايشان و توسيط عاطف بجهة اختلاف مفهوم جملتين است در اين مقام چه اينكه آنها كه از اهل هدايةاند غير آنست كه از اهل فلاح باشند بخلاف قوله أُولئِكَ كَالأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ چه تسجيل بغفلت و تشبيه ببهايم شيء واحد است پس جمله ثانيه مقرر اولى باشد و عطف مناسب آن نباشد و هم ضمير فصل است كه فاصل خبر است از صفت و مؤكد نسبة فلاح و مفيد اختصاص مسند بمسند اليه و يا مبتداست و * ( الْمُفْلِحُونَ ) * خبر آن و اين جمله خبر اولئك و مفلح بحا و جبين بمعنى فايز بمطلوبست فكان مفلح آن كسيست كه وجوه ظفر بمطلوب براى او منفتح شده است چه اين تركيب و آنچه مشارك آنست در فا و عين مانند ( فلق و فلذ و فلى ) دلالة بر شق و فتح مىكند و تعريف مفلحون بجهة دلالة است بر اينمعنى كه متقيان از آدميان كسانىاند كه خبر ايشان به تو رسيده كه آنها مفلح و فايزند در آخرت پس الف و لام براى عهد باشد يا اشاره به آن چيزى كه هر يك از مردمان ميدانند از حقيقة حال مفلحان و خصوصيات ايشان را پس الف و لام ميم براى تعريف جنس باشد و از امام محمد باقر ( ع ) روايت است كه رسول ( ص ) فرمود كه ( ان عليا و شيعته هم الفائزون ) بدرستى كه على و شيعيان او رستگارانند يعنى كمال رستگارى مخصوص است بايشان و غير ايشان از فوز و فلاح بىبهرهاند و بدانكه حقتعالى در اين آيات از چند وجه تنبيه فرموده بر اختصاص متقيان به نيل آن چيزى كه هيچكس ديگر به آن نرسيده يكى بناى كلام بر اسم اشاره از براى تعليل بايجاز دويم تكرير آن سيم تعريف خبر چهارم توسيط فصل بجهة اظهار قدر ايشان و ترغيب در اقتفاى اثر ايشان و وعيديه متشبث شدهاند به اين آيه در خلود فساق اهل قبله در عذاب و اين مردود است به آنكه مراد بمفلحان كاملانند در فلاح و لازم اينست عدم كمال فلاح مر كسى را كه بر صفت ايشان متصف نباشد نه عدم اصل فلاح از مجاهد مرويست كه چهار آية از اول سورهء بقره در مدح مؤمنان نازل شده و بعد از آن دو آيه در ذم كافران و از عقب آن سيزده آيه در ذم منافقان و آن دو آيتى كه در ذم كفار است اينست * ( إِنَّ الَّذِينَ ) * بدرستى كه آنان كه از روى جحود و عناد * ( كَفَرُوا ) * نگرويدند و پوشيدند نور ايمان را بظلمة شرك و كفر و اصلا التفات ننمودند بحجج ظاهره و دلايل