responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 446


و چون نزديك ايشان رسيدند زبير حبيب را از اسب در افكند چون پائين افتاد فى الحال زمين او را بلع كرد و آن موضع را بليع الارض نام نهادند آن گاه زبير آواز داد كه اى قوم براى چه مىآئيد من زبيرم و اين مقداد اسود است دو شير بيشهء شجاعتيم اگر مىخواهيد سواره كارزار كنيم و اگر خواهيد پياده و يا آن كه با هم مقاتله نكرده به راه خود باز گرديم گفتند هر جا كه خواهيد برويد پس مراجعت كردند و زبير و مقداد بمدينه آمدند و رسول صلَّى اللَّه عليه و آله را از اين اخبار نمودند منافقان چون خبر قتل حبيب و اصحاب او شنيدند گفتند كه ايشان چه سفاهت كردند كه خود را بدست دشمن دادند چون بدانستند كه رسول صلَّى اللَّه عليه و آله از سخن ايشان در غضب شده بنزديك آن حضرت آمدند و به راه تملق و چاپلوسى درآمده سخنهايى كه موجب خوشحالى آن حضرت بود و مرضى خاطر عاطر او بر زبان راندند و سوگند خوردند كه در دل ايشان نفاق نيست حق تعالى آيهء مذكوره را نازل ساخت و رسول را از نفاق و كذب ايشان واقف گردانيد و فرمود كه تو به جهت آنكه سليم القلب و لين الجانب و حليمى به همه كس گمان خوب ميبرى و تصور ميكنى كه همه كس مثل تو باشد در سلامت قلب از مكر و نفاق و ظاهر و باطن همه مساوى يكديگر باشند و حال آنكه نه چنين است كه گمان ميبرى ( اليك الظاهر و نتولى السرائر ) و در حديث آمده كه المؤمن غر كريم و المنافق خبء لئيم و در صفت منافق فرموده كه من شر الناس ذو الوجهين يأتى هؤلاء بوجه و هؤلاء بوجه يعنى از بدترين مردمان دو رويانند يكى با تو و يكى با دشمن تو و در خبر است كه أمير المؤمنين عليه السّلام بعد از تلاوت اين آيه فرمود كه اقتتل الرجلان و رب الكعبة ابن عباس اين را بشنيد و حفظ كرد و در عهد عمر در مسجد رسول صلَّى اللَّه عليه و آله اين آيه مىخواندند ابن عباس گفت ( اقتتل الرجلان و رب الكعبة ) عمر گفت اينسخن در اينموضع چه معنى دارد فرمود كه ضمن اين آيه رايحهء خصومت بمشام مىرسد و خصومت ميان دو كس مىباشد عمر گفت چگونه فرمود بسبب آنكه چون يكى امر معروف و نهى از منكر كند و شخصى را گويد كه اتق اللَّه از خدا بترس وى چون نام خدا بشنود انفه و حميت جاهلية او را بر آن دارد كه ناهموارى و درشتى كند و ميان ايشان خصومت و قتال واقع شود و ببايد دانست كه آيهء مذكوره دلالت مىكند بر بطلان قول مجبره كه حق تعالى مريد قبايح است زيرا كه او سبحانه نفسى محبت فساد كرده از خود و محبت بمعنى ارادت است زيرا كه هر چه حق تعالى محب آن باشد لا محاله حق تعالى مريد آن خواهد بود و هر چه محبت آن نداشته باشد مريد آن نخواهد بود و نيز دلالت مىكند بر آنكه هر كه از قبول حق تكبر كند مرتكب اعظم كبيره است و لهذا ابن مسعود فرموده كه ( ان من الذنوب التي لا يغفر ان يقال للرجل اتق اللَّه فيقول عليك نفسك ) يعنى از جملهء گناهانى كه مغفور نميشود آنست كه چون شخصى را گويند اتق اللَّه از خدا بترس او گويد كه ( عليك نفسك ) تو نفس خود را نگاه دار و مردم را واگذار و چون حق سبحانه ذكر منافقان كرد

نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 446
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست