نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6887
به نام حسين پسر منصور ، وقتى از كشتى برون شديم به دو گفتم : « براى چه اينجا آمده اى ؟ » گفت : « براى آنكه جادو بياموزم و خلق را سوى خداى تعالى دعوت كنم . » ابو الحسن احمد بن يوسف گويد : حلاج به هر وقتى به چيزى دعوت مىكرد به ترتيبى كه هر گروه را خوش آيد . گروهى از ياران وى به من گفتند : وقتى در اهواز و ولايت آن ، مردم به حلاج و خوردنىها و نوشيدنىها كه در غير موسم براى آنها برون مىآورد و درمهايى كه آن را درمهاى قدرت مىناميد دل باخته شدند ، با ابو على جنابى سخن كردند . به آنها گفت : « اين چيزها در جاهايى محفوظ مانده كه دربارهء آن حيله مىشود ، وى را به يكى از خانه هاى خويش ببريد كه منزلگاه وى نباشد و بگوييد دو دسته خار از آن در آرد ، اگر چنان كرد وى را باور داريد . » ( 91 گويد : سخن وى به حلاج رسدى و اينكه گروهى در اين صدد هستند و از اهواز برون شد . عمرو بن عثمان حلاج را لعن مىگفت و مىگفت : « اگر به دست من افتد به دست خويشتن او را مىكشم . » آيه اى از كتاب خداى را خواندم . گفت : « توانم كه همانند آن تأليف كنم يا بگويم . » ابو يعقوب اقطع گويد : دخترم را به زنى به حلاج ، حسين بن منصور دادم كه نكويى رفتار وى را ديده بودم ، اما پس از اندك مدتى معلوم شد كه وى جادوگر و حيله گر و خبيث و كافر است . مصنف گويد : اعمال و گفتارها و اشعار حلاج بسيار است و من اخبار او را در كتابى آوردهام كه آن را « القاطع لمجال اللجاج القاطع بمحال الحلاج » نام دادهام ، هر كه اخبار وى را بخواهد در آن بنگرد . اين مرد كلمات صوفيانه مىگفت . و سخنان نكو ، سپس آن را به چيزهاى ناروا مىآميخت . اشعارش نيز چنين بود ، از جمله
6887
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6887