نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6857
از خليفه اجازه گرفت و از بغداد به واسط رفت و روزى چند آنجا بماند ، سپس از آنجا به اهواز سرازير شد و آنچه را مىخواست سامان داد و اموالى را كه عهده كرده بود به قسط ماهانه ادا كرد ، بجز آنچه بخشيد و خرج كرد ، گفتهاند كه صد - هزار دينار بخشيد و صد هزار دينار خرج كرد . در غرهء ذى قعده به بغداد آمد كه خلعت گرفت و اسب گرفت . صولى گويد : روزى او را ديدم كه شفيع مقتدرى از نابودى جوهاى خويش به دو شكوه كرد ، دوات را به طرف خود كشيد و صد خروار جو براى او نوشت ، براى ام موسى نيز صد خروار نوشت ، براى مونس خادم نيز صد خروار نوشت . در اين سال ، از مصر خبرهاى مكرر آمد كه فرمانرواى مغرب آنجا آمده و به اسكندريه رسيده . آنگاه در جمادى الاخر خبر آمد كه در جمادى الاول ميان ياران سلطان و آنها نبردى رخ داده بود كه از بربران نزديك چهار هزار كس كشته شده بود و از ياران سلطان همانند آن . پس مقتدر ، مونس خادم را معين كرد كه بار دوم سوى مصر رود و او به ماه رمضان سال هفت برون شد ، ابو العباس محمد بن امير مؤمنان مقتدر ، با سران قوم وى را تا خيمه گاهش بدرقه كرد ، آخر رمضان روان شد و باقى سال هفت را در راه بود . ( 74 در اين سال ، چند روز رفته از صفر ، ابو احمد پسر عبيد الله خاقانى درگذشت . در آخر صفر ، شش روز مانده از آن ، محمد بن عبد الحميد دبير بانو درگذشت . وى از جمله كسانى بود كه وزارت بر او عرضه شد اما نپذيرفت . مردى توانگر بود و ممسك ، از مشايخ دبيران بود كه در كارها و امور ديوانها بر آنها تكيه مىشد كرد . بانو مادر المقتدر بالله ، از باقيماندگان او يكصد هزار دينار طلا گرفت . بانو احمد بن - عبيد الله خصيبى را به دبيرى گرفت ، وى دبير ثمل پيشكار بانو بوده بود . احمد كار را به دقت مضبوط داشت و تأثير وى در آن پسنديده بود .
6857
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6857