با پسر وى و سردارش حباسه آمده بود هزيمت شده‌اند . على بن عيسى مژده را به مقتدر رسانيد كه همان روز يكصد هزار درم صدقه داد و مالى كلان به على بن عيسى جايزه داد كه نپذيرفت . وقتى على بازگشت ، پسر ما شاء الله ملكى از آن وى را به چهار هزار دينار فروخت كه همه را به سپاسگزارى خداى عز و جل پراكنده كرد .
مونس خادم با سپاهيان ، در ماه جمادى الاول ، وارد مصر شد . در آن وقت بسيارى از مردم مغرب از اسكندريه و اطراف آن رفته بودند ، پسر عبيد الله نيز به قيروان بازگشته بود . محمد بن على ماذرايى از بدى وضع مصر و كثرت سپاهيان آنجا نوشت و مالها كه براى سپاهيان بدان نياز بود . مقتدر دويست كيسه درم بر دويست جمازه به همراه جابر بن اسلم سالار نگهبانان سمت شرقى بغداد براى وى فرستاد .
در ذى قعده ، از مصر خبر آمد كه دربارهء مرگ عبيد الله شيعى خبرهاى مكرر به آنها رسيده و مونس به آهنگ بغداد بازگشت . مقتدر تكين را از مصر برداشت و او را بر دمشق گماشت و ذكاء يك چشم را از حلب به مصر فرستاد .
در همين سال ، ابو ابراهيم بن بشر ، ابو بكر كريزى را از كارهاى قصر ابن هبيره و اطراف آن برداشت و به معرض مطالبه برد و تازيانه زد ، چندان كه جان داد و او را در تابوتى به مدينة السلام رسانيدند .
در همين سال ، قاسم بن حسن كه كنيهء ابو محمد داشت درگذشت . وى حديث مىگفته بود و مردم از او روايت كرده بودند . درگذشت وى دو روز مانده از جمادى الاولى بود و هيچ قاضى و فقيه و عادلى از جنازهء او باز نماند .
در همين سال ، شش روز رفته از ذى حجه ، بدعه كنيز عريب ، وابستهء مأمون درگذشت .
( 53 ابو بكر پسر مهتدى بر او نماز كرد . از وى مال بسيار بجا ماند با جواهر و املاك و كالا . المقتدر بالله دستور داد كه همه را بگيرند ، بدعه به وقت مرگ شصت -

6830