صولى گويد : در اين سال پيش روى محمد بن عبيد الله وزير شاهد مناظره اى بودم كه ميان ابن جصاص و ابراهيم بن احمد ماذرايى بود . ابراهيم بن احمد - ماذرايى ضمن سخن خويش به ابن جصاص گفت : « صد هزار دينار از مالم صدقه باشد ، اگر در آنچه گفتى به باطل نرفته باشى و دروغ نگفته باشى . » ابن جصاص به دو گفت : « يك پيمانه دينار از مالم صدقه باشد . اگر من راست نگفته باشم و تو باطل نگفته باشى . » ابن ماذرايى به دو گفت : « از جهالت تو است كه نمىدانى يكصد هزار دينار بيش از يك پيمانه دينار است و مردم از سخن آنها شگفتى كردند . » صولى گويد : به نزد ابو بكر بن حامد شدم و خبر را با وى بگفتم گفت : « اين را به آزمايش معلوم كنيم . » پيمانهء كوچكى خواست و آن را از دينار پر كرد . سپس وزن كرد كه در آن چهار هزار دينار بود ، و چون نگريستم در پيمانه بزرگ نود و شش - هزار دينار بود ، چنان كه ماذرايى گفته بود .
در اين سال ابو بكر ، جعفر بن محمد محدث ، معروف به فاريابى ، درگذشت چهار روز مانده از محرم ، پسرش بر او نماز كرد و در گورستان شونيزيان به گور شد .
در همين سال ، عبد الله بن محمد ناجيه محدث درگذشت . مولدش به سال دويست و دهم بوده بود .
در همين سال ، حسن بن حسن رجايى بمرد ، وى عهده دار كار خراج و املاك حلب بود . مرگش ناگهانى بود . تابوتش را به مدينة السلام آوردند ، كه به روز شنبه ، پنج روز مانده ( 47 از ماه ربيع الاول رسيد .
در همين سال ، محمد بن عبد الله شواربى قاضى ، معروف به احنف ، درگذشت .
وى بر قضاى عسكر مهدى و سمت شرقى و نهروانها و زابها و تل و قصر ابن - هبيره و بصره و ولايت دجله و واسط و اهواز جانشين پدر خويش بود .

6823