responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي    جلد : 1  صفحه : 6818


هاشمى بر او نماز كرد و در گورستان قريش به گور شد .
و هم در اين سال ، ابو الفضل ، عبد الواحد بن فضل درگذشت به روز شنبه هفت روز مانده از ذى حجه . . .
آنگاه سال سيصد و يكم در آمد .
سخن از رخدادهايى كه به سال سيصد و يكم بود از اخبار بنى عباس در اين سال على بن عيسى جراحى ، هنگام بازگشت از مكه ، به بغداد رسيد ، و اين به روز دوشنبه بود ده روز رفته از محرم ، كه بى تأخير او را به خانهء مقتدر بردند كه وزارت به او سپرده شد و خلعت و شمشير گرفت . محمد بن عبد الله و دو پسرش عبد الله و عبد الواحد را گرفتند و بداشتند . چنان بود كه آن روز بر نشسته بودند و به خانهء خلافت رفته بودند كه وعده شان داده بودند كه خلعتشان دهند و على بن عيسى را به آنها تسليم كنند ، اما آنها را به على تسليم كردند و كار به خلاف آن شد كه گمان داشته بودند .
على بن عيسى ، براى محمد بن عبيد الله بن مجلس نشست و با وى مناظره كرد و به دو گفت : « ملك را ويران كردى و اموال را به هدر دادى و كارها را به سفارش دادى و بر ولايتداريها به رشوه ساخت و پاخت كردى و سالانه بيش از هزار هزار دينار بر مخارج سلطان افزودى . » گفت : « جز آنچه صواب مىديدم ، نكردم . » محمد بن عبيد الله به گفتهء كسى كه با وى مأنوس بوده بود ، به دست ابو الهيثم ابن ثوابه رشوه مىگرفت و به تعهد همه كسانى كه به رشوه با آنها ساخت و پاخت مىكرد ، عمل نمىكرد و چندان كه دربارهء وى اشعار بسيار گفتند كه از جمله اين است :

6818

نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي    جلد : 1  صفحه : 6818
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست