نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي جلد : 1 صفحه : 54
ابو زهره معتقد است اهل استنباط با تأمل و تفكر ، حكمى را به دست مىآورند كه هر چه بيشتر به كتاب و سنّت نزديك باشد چه اين حكم در نتيجه به دست آوردن علت از مورد نص باشد كه قياس ناميده مىشود و چه به علت دست يا بى به مقاصد و اهداف شارع باشد كه احيانا مصلحت ناميده مىشود . [1] البته اگر رأى به حجت معتبر ، اعم از علم و يا علمى مستند باشد از نظر شيعه هم حجت است ولى اگر از راه ظن حاصل گردد اعم از آن كه دليلى بر اعتبار آن قائم نشده باشد ، مانند شهرت و يا دليل بر عدم اعتبار آن قائم شده باشد ، مانند قياس بدون شك از نظر شيعه ارزشى بر آن مترتّب نيست . بعلاوه از طريق اهل سنّت هم روايات بسيارى در مذمت آن وارد شده است . [2] در گذشته مثالهايى در مورد برخى از مصاديق رأى آورده شد . اينك مثالهاى ديگر در همين زمينه : مثال سوم . ابو بكر در مورد كلاله گفته است : « أقول فيها برأيى فإن أصبت فمن الله و إن أخطأت فمنّى و من الشّيطان : الكلالة ، دون الولد و الوالد . مثال چهارم . عبد الله بن مسعود در حكم مفوّضه گفته است : « أقول فيها برأيى فإن يكن صوابا فمن الله و إن يكن خطأ فمنّى . » روايات بسيار ديگرى هم در اين زمينه وجود دارد و حتى گفتهاند : « رأى » به اين معنا را خود پيامبر هم تقرير فرموده است . مثال پنجم . پيامبر در آن هنگام كه معاذ را به يمن مىفرستاد ، فرمود : بم تقضى ؟ قال : بكتاب الله ، قال رسول الله صلَّى الله عليه و آله : فإن لم تجد ؟ قال : بسنّة رسول الله ، قال : فإن لم تجد ؟ قال : أجتهد رأيى و لا آلو ، فقال صلَّى الله عليه و آله : الحمد للَّه الَّذى وفّق رسول رسول الله لما يرضى الله . امتياز دوم . از جمله امتيازات ديگر اين عصر سادگى استنباط و عدم وجود « ان قلت ، قلت » هاى دوره هاى متأخر است . امتياز سوم . در اين عهد افرادى به عنوان فقاهت مشهور شدهاند : از جمله خلفاى راشدين ، عبد الله بن مسعود ، ابو موسى أشعرى ، أبيّ بن كعب ، معاذ بن جبل ، زيد بن ثابت ، در ادامه همين بخش در مورد معرفى اجمالى اين افراد اشاراتى به ميان خواهد آمد .