responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي    جلد : 1  صفحه : 309


را با وصف دليل بودن ، موضوع اين علم قرار داده‌اند ؛ بنا بر اين ، گفتگو از حجت بودن ، يعنى : دليل بودن اين ادله ، از مسائل اصلى اين علم محسوب نمىشود ، بلكه از مبادى [1] اين علم است ، اين قول را به صاحب قوانين نسبت داده‌اند . [2] بعضى ديگر ذات اين ادله را صرف نظر از وصف دليل بودن ، موضوع علم اصول قرار داده‌اند ، بنا بر اين بحث از دليل بودن اين ادله هم جزء مسائل همين علم است . صاحب فصول اين قول را پذيرفته است . [3] صاحب كفايه نظر به اشكالاتى كه بر عقيدهء مشهور وارد است موضوع علم اصول را خصوص ادلهء اربعه قرار نداده است بلكه مىگويد : موضوع علم اصول ، كلىاى است كه بر تمام موضوعات مسائل علم اصول منطبق است ، چه از ادلهء اربعه باشد و چه نباشد ، بنا بر اين حتى مثل خبر واحد هم كه از ادلهء اربعه نيست چون موضوع يك مسألهء اصولى است تحت موضوع علم اصول داخل است . [4] از آن چه ذكر شد به دست آمد كه : مسائل علم اصول مسائلى است كه مىتواند ( و لو بنا بر يكى از اقوال ) كبراى قياس استنباط قرار گيرد ، يعنى : كبراى قياسى كه اگر صغراى مناسب ، ضميمهء آن گردد نتيجهء آن حكم كلى فقهى است ، مانند مسألهء حجت بودن و يا حجت نبودن خبر واحد ، استصحاب و قياس .
بنا بر اين ، فايدهء علم اصول هم روشن شد و آن به دست آوردن قدرت و نيروى استنباط است .
3 - 0 - 4 مسألهء مهمى كه در اين مقدمه طرح آن لازم است اين است كه تمايز علوم به چيست ؟



[1] . مبادى علوم : مطالبى را گويند كه از مسائل اصلى علم خارج است ولى اساس و مبناى آنها قرار مىگيرد ؛ مبادى بر دو قسم است : تصورى و تصديقى ، مبادى تصورى تصوراتى است كه سبب معرفت مسائل علم مىشود ، مانند شناخت موضوعات يا محمولات مسائل علم . مبادى تصديقى ، تصديقاتى است كه سبب معرفت مسائل مىگردد ، مانند قضايايى كه در ادلهء مسائل اخذ شده و سبب علم به ثبوت محمولات مسائل براى موضوعات آنها مىشود . ( منطق تهذيب ، سعد الدين تفتازانى ، شرح تهذيب ، مولى عبد اللَّه يزدى ، معروف به حاشيهء ملا عبد اللَّه ، 151 ، منظومه و شرح آن ، حكيم سبزوارى ، 8 )
[2] . از جمله علامه خوئى در اجود التقريرات ، 1 / 9 . اين جانب خود به قوانين مراجعه كردم و در متن نيافتم ولى در حاشيهء توضيح القوانين بر عبارت مصنف : « و اما موضوعه فهو ادلة الفقه » به نقل از حاشيهء خود مصنف به اين مطلب تصريح كرده است .
[3] . فصول ، شيخ محمد حسين بن محمد رحيم ، 1 / 10 .
[4] . كفايه ، مولى محمد كاظم خراسانى ، 1 / 6 ؛ چاپ توتونچيان .

309

نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي    جلد : 1  صفحه : 309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست