ايشان را تأييد فرمايد .
اما در بين اهل سنت ، گر چه در باب تاريخ فقه تأليفات سودمند و قابل ملاحظه اى وجود دارد ، اين تأليفات تنها به شناسايى و معرفى فقه و احيانا فقهاى خود آنان پرداخته و در تعريف و تبيين فقه شيعهء اثنا عشرى و فقهاء آنان ، يعنى مسلمانانى كه بيش از صد ميليون جمعيت دارند و داراى هزاران تأليف در فقه ، اصول ، تفسير ، حديث ، كلام ، فلسفه ، رجال ، درايه ، اخلاق ، تاريخ و ساير علوم و معارف اسلامى هستند راه تفريط پيموده‌اند و حتى در مواردى كه أحيانا نامى از آنان برده‌اند چه بسا در صحّت و دقت نقل تأمل است . توضيح اين مطلب به مجال وسيعترى نياز دارد .
از اين رو اين جانب خود به كار مشغول شدم و با استناد به كتب بسيارى از قدما و متأخرين شيعه و اهل سنّت در تواريخ عمومى و خصوصى و كتب رجال ، اعلام ، فهارس و تراجم ، ملل و نحل ، دائرة المعارفها و بالأخصّ خود كتب فقهى و اصولى در ادوار و اعصار مختلف اثرى تهيه كردم و مبناى تدريس اين درس قرار دادم .
در آغاز به فكر چاپ آن هم بودم ، لكن به علت نياز به تجديد نظر و عدم فرصت كافى از فكر چاپ منصرف شدم و كم كم حتى وجود آن را هم فراموش كردم . پس از چندين سال در دعوتى كه در سازمان سمت داشتم يكى از حاضران كه گويا دانشجوى اين جانب در اين درس بودند پيشنهاد اقدام به چاپ آن اثر را كردند . با پاسخ مساعد اين جانب و اعتذار به عدم فرصت كافى براى تجديد نظر ، دوست بزرگوار جناب آقاى مرقاتى كه در جلسه حضور داشتند وعدهء مساعدت دادند و خوشبختانه با تحمّل رنج فراوان و مشقّت بسيار ايشان به حمد الله كار ويرايش به نيكى انجام پذيرفت ، از خداوند متعال توفيق و سعادت هر چه بيشتر ايشان را خواهانم .
پس از پايان ويرايش ، چاپ اول انجام گرفت ، و چون بر خلاف تصوّر با مطالعهء برخى از موارد به تعدادى سقط و اشتباه برخوردم كه برخى از آنها خالى از اهميت نبود درخواست انعكاس اغلاط در صفحهء جداگانه و ضميمهء آن با نسخ موجود نمودم ، و همين امر سبب تصميم بر بررسى دقيق مجدّد و تصحيح براى چاپ دوم شد ، متأسفانه اين تصحيح دقيق به موقع پايان نپذيرفت لذا چاپ دوم هم بر مبناى چاپ اول انجام گرفت و حتى در مورد تصحيحات گذشته هيچ گونه اقدامى انجام نگرفت نه به وسيلهء انعكاس در نسخه و نه به وسيلهء ضميمه كردن صفحهء جداگانه ، لذا تصحيح دقيق كامل به چاپ سوم موكول شد . براى پرهيز از تأخير ، نسخهء تصحيح شده را عينا به جناب آقاى

2