responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي    جلد : 1  صفحه : 154


گذاشت ، صاحب روضات الجنات از ثعالبى نقل مىكند كه پس از اين كه قسمت مهمى از اين كتب به رؤسا و وزرا اهدا گرديد بقيه به 30 هزار دينار تقويم شد . [1] سيد مرتضى را به « ذو الثمانين » و يا « ثمانينى » ملقب كرده‌اند ، چرا كه 80 كتاب تأليف نمود ، و 80 قريه مالك بود ، و 80 سال زندگى كرد [2] ، و چنان كه گفته شد 80 هزار جلد كتاب داشت . او به علم الهدى نيز ملقب شد ، زيرا در سال 420 كه وزير ابو سعيد ، محمّد بن عبد الرحيم مريض شد على بن ابى طالب عليهما السّلام را در خواب ديد كه به او مىگويد : به علم الهدى بگو : بر تو فاتحه بخواند تا بهبود يا بى ، پرسيد : علم الهدى كيست ؟ فرمود : على بن الحسين الموسوي ، وزير بدين عنوان بر او نامه بنوشت ، سيد اين لقب را بر خود شناعتى دانست و از قبول آن امتناع ورزيد ، وزير گفت : به خدا سوگند براى تو ننوشتم جز آن چه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود ، چون القادر با لله اين قصه بشنيد براى مرتضى بنوشت : آن چه جدت تو را بدان ملقب نموده به پذير ، مرتضى پذيرفت . [3] گويند : ابو العلاء معرى را پس از بازگشت از عراق از شأن سيد مرتضى پرسيدند ، در جواب گفت :
< شعر > يا سائلى عنه لما جئت تسأله الا هو الرجل العاري من العار لو جئته لرأيت الناس فى رجل و الدهر فى ساعة و الارض فى دار [4] < / شعر > در سال 406 برادرش رضى وفات يافت ، مردم همه بر جنازهء او حاضر شدند ، او نتوانست برادرش را در حال نزع و يا روى شانه ها ببيند ، به مشهد كاظمين عليهما السّلام پناه برد ، وزير « فخر الملك » او را به خانه بازگردانيد و در مجلس تعزيت بنشست ، و برادر را به قصيده اى لبريز از حزن و اندوه مرثيه گفت . [5] سيد مرتضى هشتاد سال عمر خود را توأم با سياست و تأليف و كارهاى بزرگ ديگر گذرانيد ، و در روز يكشنبهء 25 ربيع الاول سال 436 به درود حيات گفت ، جنازه اش را گروهى از شاگردانش تشييع كردند . احمد بن الحسين ، النجاشي به كمك شريف ، ابو يعلى ، محمّد بن الحسن الجعفرى و سلار بن عبد العزيز كه از اعلام شاگردان او بودند متصدى غسل او شدند ، پسرش در خانه اش در محلهء كرخ بر او نماز خواند ، و در شب همان روز كه وفات يافته بود به خاك سپرده شد ، و به مرگش طومار زندگى يكى



[1] . همان جا .
[2] همان جا .
[3] همان جا .
[4] همان جا .
[5] . منتظم و كامل ، حوادث 406 .

154

نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي    جلد : 1  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست