responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5858


او پسر من است . » در آن وقت كه افشين مقابل بابك بود ، بجز مقرريها و آذوقه و كمكها هر روز كه بر مىنشست ده هزار درم جايزه داشت و هر روز كه بر نشستن نبود پنجهزار درم .
جمع كسانى كه بابك در مدت بيست سال كشته بود دويست هزار و پنجاه و پنج هزار و پانصد كس بود . بر يحيى بن معاذ و عيسى بن محمد و زريق بن على و محمد بن حميد طوسى و ابراهيم بن ليث و احمد بن جنيد غلبه يافت ، احمد را اسير گرفت . سه هزار و سيصد و نه كس با بابك اسير شدند ، از زنان مسلمان و كودكان كه به دست وى بودند هفتهزار و ششصد كس گرفته شد ، كسانى از فرزندان بابك كه به دست افشين افتادند هفده مرد بودند با هفده زن از دختران و عروسانش .
معتصم ، افشين را تاج داد و دو شانه پوش [1] جواهر نشان پوشانيد ، بيست هزار - هزار درم به دو داد كه از آن جمله ده هزار هزار درم جايزهء وى بود و ده هزار هزار درم را ميان مردم سپاه خويش پخش كند ، و او را ولايتدار سند كرد . شاعران به نزد افشين رفتند و ستايش او گفتند و بگفت تا شاعران را جايزه دهند و اين به روز پنجشنبه بود سيزده روز رفته از ربيع الاخر .
از جمله اشعارى كه دربارهء وى گفتند شعر ابو تمام طايى بود به اين مضمون :
« نبرد ، بذ را زبون كرد « كه اكنون در خاك فرو رفته « و جز وحوش كس آنجا مقيم نيست « وقتى اين شمشير در پيكار به كار افتد « اين دين را نيرو بخشد .



[1] كلمهء متن وشاح : پوشش زينتى است كه روى لباس بر شانه ها و پشت افكنند كه آن را اشارپ نيز گويند و به روزگار ما خاص زنان است . ( م )

5858

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5858
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست